حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

دو قطبی معیشت-ضد معیشت؛ مساله این نیست!


دو قطبی معیشت-ضد معیشت؛ مساله این نیست!

     طبق گفته ی کارشناسان، بحران اقتصادی غرب که از سال 2007 به صورت جدی شروع شد، تا سال 2017 ادامه خواهد یافت. بدهی های اقتصادی ایالات متحده از مرز 18 تریلیون دلار گذشته و هر روز رقم این بدهی های نجومی در حال افزایش است. تمامی شواهد، آمارها و تحلیل ها گویای این مطلبند که اقتصاد سرمایه داری و به خصوص مرکز آن یعنی اقتصاد ایالات متحده در شکننده ترین دوران تاریخی خود به سر می برد. به طوری که اتحادیه اروپا به عنوان هم پیمان استراتژیک آمریکا، به دلیل مشکلات اقتصادی این چند سال، تا آستانه ی تکه تکه شدن پیش رفته و اختلافات جدی بین اعضای آن ادامه خواهد یافت.

    این وضعیت نا به سامان اقتصادی را اضافه کنید بر تهدیدات امنیتی جدی که این روزها و قطعا در سال های آتی، آمریکا و اروپا را از درون با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد؛ پدیده ای به نام داعش. هزاران جوان اروپایی که جذب گروه های تروریستی-تکفیری در منطقه شده اند با تنگ شده محاصره و قطع شریان های اقتصادی، به زادگاهشان باز خواهند گشت. انفجارهای فرانسه و تهدیدات مکرر در شهرهای بزرگ اروپایی تنها آغاز یک دوره ی سخت برای کشورهای غربی به عنوان حامیان اصلی تروریسم در منطقه و جهان است.

    در این وضعیت، جریانی در کشور وجود دارد که خود را مدعی رفع مشکلات بر اساس عقلانیت می داند. این جریان به دلیل فقدان گفتمان در چارچوب قانونی کشور و نیز به دلیل عقب افتادن از سیر سریع تحولات جهانی، با سازو کارهای شکست خورده و تاریخ مصرف گذشته مدعی رفع مشکلات معیشتی و رفاهی مردم است. جریانی که با وجود نام های فراوان: کارگزاران، اصلاحات، اعتدال،...، مشی واحدی را دنبال می کند. این جریان در انتخابات سال 92 توانست قوه ی مجریه را در اختیار بگیرد. در شعارهای انتخاباتی این جریان قول های 100 روزه برای بهبود وضع اقتصادی، اشتغال، تولید و ... داده شد. البته نتیجه انتخابات برای آنها غیر منتظره بود.

     دولتی که هیچ گفتمان و برنامه ی اقتصادی نداشت، سخت نگران وعده های معیشتی خود به مردم بوده و هست. در این دو سالی که دولت اعتدال روی کار آمده است وضعیت اقتصاد کشور نابه سامان تر از گذشته شده است. اعتدالیون به بهانه ی مذاکرات هسته ای تا می توانستند در این دو سال واردات را افزایش دادند تا بتوانند قیمت ها را متعادل نگه دارند. البته نتیجه ی آن تعطیلی بیشمار واحدهای تولیدی و یک سوم شدن سرمایه های مردم در بورس بوده است. این را هم باید اضافه کرد که مذاکرات هسته ای دولت روحانی هم با عبور از خط قرمزهای امنیتی و اقتصادی کشور، مرتب مورد نقض طرف مقابل قرار می گیرد و در معیشت مردم تاثیری نداشته است.

     سوالی که در اینجا پیش می آید این است که چرا دغدغه ی اصلی این جریان، سیاست، تصاحب پست های سیاسی و نفوذ عناصر سیاسی همسو با خود در نهادهای قدرت است؟ با توجه به اینکه مسئله اساسی عالم سیاست، به زعم آنان، قدرت است، در پیش گرفتن این رویه توسط این جریان دور از انتظار نیست. استدلال این است که وقتی ما قدرت سیاسی را در دست گرفتیم، می توانید با در دست گرفتن اقتصاد کشور و با طرح های موجهی مثل تقویت بخش خصوصی یا رفتارهای ناموجهی مثل امتیاز انحصاری واردات، جریان همسوی خود را تقویت و قدرت و نفوذ خود را بسط دهیم.

     نتیجه این می شود: در حالی که زمزمه های قطع یارانه های مردم و پول گرفتن از آنها برای سفر! به گوش می رسد، ده ها میلیارد دلار دارایی بلوکه شده کشور صرف خرید هواپیماهایی می شود که تنها 5 درصد مردم از آنها استفاده می کنند. یا در حالی که اشخاصی میلیاردها تومان وام از بانک ها دریافت می کنند و قسطش را هم نمی پردازند، صدها هزار زوج جوان منتظر 3 میلیون تومان وام ازدواجند!

     این جریان بر خلاف مدعای خود یعنی مدیریت کشور بر اساس عقلانیت توسعه و دغدغه ی رفاه مردم و رفع مشکلات اقتصادی، هیچ گفتمان و برنامه ی مشخصی اعم از برنامه اقتصادی در چارچوب قانون اساسی و سیاست های کلی نظام ندارد. ایجاد دوقطبی های مختلف توسط این جریان دلایل متفاوتی دارد: مشروعیت سیاسی، کسب قدرت در بزنگاه های سیاسی و اقتصادی- مثل اتفاقاتی که در سال های 90 تا 92 افتاد و با ایجاد دو قطبی احمدی نژادیون - ضد احمدی نژادیون به قدرت رسیدند-، برچسب زنی سیاسی و حذف رقیب مثل دو قطبی سازی افراط-اعتدال و...

    باید به این نکته نیز اشاره کرد که کارنامه ی سیاسی و اقتصادی این جریان در این 3 دهه و به خصوص در دو سال اخیر به خوبی نشان داده است که آنها بر خلاف ادعاهای خود مبنی بر رفع مشکلات معیشتی و رفاهی مردم، تنها به دنبال کسب قدرت سیاسی و حمایت از جریان اشرافیت و یک درصدی های کاخ نشین هستند. بنا به نظر کارشناسان با وجود توافق هسته ای و خوشحالی عده ای، در ادامه ی رکود اقتصادی دو سال گذشته، متاسفانه رکود در سال آینده خصوصا در نیمه دوم سال به شدت افزایش خواهد یافت و دولت سومین سال رکود اعتدال را جشن خواهد گرفت!

   علی ای حال در انتخابات 7 اسفند، دو قطبی سازی معیشت-ضد معیشت را باید در ادامه ی سریال های دو قطبی سازی این جریان(کارگزاران، اصلاحات، اعتدال) در صحنه های سیاسی ارزیابی کرد که جز فریبی برای جذب آرا، کارکرد دیگری نمی تواند داشته باشد. 
                                                                                                                                                          
                                                                                                                                                           والعاقبة للمتقین

  • محمد روزبهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی