حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی» ثبت شده است

سبک زندگی؛ ملموس ترین چالش میان فرهنگی

سبک زندگی
 
سبک زندگی؛ ملموس ترین چالش میان فرهنگی
آیا تا به حال به نوع غذاهایی که می خورید فکر کرده اید؟ مجموعه غذاهایی که در سبد تغذیه شما وجود دارد و معمولا می خورید، نسبت به ده پانزده سال گذشته چه تغییراتی کرده است؟ چه نوع غذاهایی کم کم جایشان را در سبد غذایی شما باز کرده اند و چه نوع غذاهایی کم کم دارند از سبد غذایی تان حذف می شوند؟ نوع تفریحات کودکان و نوجوانان 2 دهه پیش، با نوع تفریحات کودکان و نوجوانان نسل کنونی چه تفاوتی کرده است؟ چه شده است که بازی های سنتی و جمع گرا، کم کم دارند جای خود را به بازی های کامپیوتری و انزواگرا می دهند. دقت کرده اید که در معماری های جدید و به اصطلاح مدرن، بر خلاف معماری های سنتی مولفه ای به نام حفظ حریم خصوصی در نظر گرفته نمی شود؟ آیا در یک سیر طبیعی بود که مرشدها و نقاله خوان ها، جای خود را به LCD ها و LED ها دادند؟ از چه زمانی برگزاری مراسم ازدواج به جای شادی به کابوسی برای خانواده ها تبدیل شد؟ چه اتفاقی افتاد که توکل بر خدا همراه با کار، جای خود را به حساب های پس انداز آتیه داد؟! آیا این تغییر رفتارها و ذائقه ها، توسط افراد خاص و با اهداف بخصوصی صورت گرفته است؟


اینها تنها بخش اندکی از سوالاتی است که هر یک از ما، زمانی که از بیرون به زندگی نگاه می کنیم به سراغمان می آید. نوع جهان بینی و یا به قول برخی ها جهان پدیداری هر یک از ما، در برخورد و احیانا پاسخ تئوریک و عملی ما، نسبت به هر یک از این سوالات تاثیرگذار است. برای مثال اینکه ما نسبت به مبدا و معاد چه اعتقادی داشته باشیم و چگونه بیاندیشیم، می تواند پاسخ های متفاوت و گاه متضادی را به همراه داشته باشد:

فردی را در نظر بگیرید که معتقد است بوجود آمدن دنیا و انسان-که جزئی از دنیاست- بر اثر امری تصادفی و انفجاری بزرگ بوده است. این شخص جدای از اینکه با مسائل و تناقضات بسیاری روبروست ولی به هر حال زندگی می کند و مدل زندگی خاص خودش را نیز دارد. طبیعتا چنین شخصی نیاز ندارد نسبت به امری غیر از آنچیزی که خود می پسندد، متعهد باشد. مگر اینکه از حیث جبر اجتماعی و مقتضیات زندگی جمعی باشد. در واقع چنین شخصی باید ها و نباید های زندگی اش را خود ترسیم می کند که حاصل آن سبک زندگی می شود که برآمده از افکار شخصی اوست.


حال فردی را در نظر بگیرید که انسان را یکی از مخلوقات خدای یکتا می داند. خدای حکیمی که او را بیهوده نیافریده و برای او برنامه دارد. برنامه ای که توسط برگزیدگانش به بشر ابلاغ می شود. چنین شخصی نیز سبک زندگی خاص خودش را دارد. طبیعی است که او، خود را نسبت به اوامر خالقش متعهد می داند. دست به هر کاری زدن برای او با این سیستم فکری جایز نیست. او دارای خط قرمز هایی است که مهمترین عامل برای چهار چوب سبک زندگی اش محسوب می شود.
                                                                                               والعاقبةللمتقین 

,,,,,