حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۰ ثبت شده است

آذین بندی یا اسراف بندی!

آذین بندی یا اسراف بندی!

گویا یکی از اهدافی که حضرت آقا در نامگذاری سال ها به دنبالش هستند، تقویت یا تکمیل ابعاد مختلف فرهنگ عمومی کشور است. مطالبات امام خامنه ای، از سال 88 که سال "اصلاح الگوی مصرف" نامگذاری شد تا امسال که سال "جهاد اقتصادی" است، بر روی سه محور "الگوی مصرف"، "کار" و "اقتصاد" متمرکز بوده است. جدای از ارتباطی که نامگذاری این سه سال با هم دارند، یک روند منطقی را نیز دنبال می کنند؛ اینگونه که ابتدا جامعه باید عادت های غلط مصرفی اش را اصلاح کند، سپس باید در کار و فعالیت همتی مضاعف به خرج دهد و بعد از آن باید چیزی بالاتر از همت و کار مضاعف، یعنی در این زمینه(اقتصادی) "جهاد" کند.

یکی از نقاط منفی فرهنگ عمومی مردم کشور ما، الگوی مصرفمان است. مصادیق متعددی را می توان نام برد که در آنها، الگوی مصرفی ما، متأسفانه ذیل مفهوم "اسراف" جای می گیرد. مسئولین در سال 88 که سال اصلاح الگوی مصرف بود، اقدام خاصی در حد و اندازه های مطالبه ی رهبر عزیز، انجام ندادند. البته فعلاً نمی خواهیم در این مورد که چه کسی کم کاری کرده یا چرا کم کاری کرده، صحبت کنیم؛ که در این صورت باید یک لیست بلند بالا از رئیس صدا و سیما گرفته تا پدر و مادرهای خودمان، فهرست کنیم.

معنای اسراف و برخی مصادیقش:

اسراف در لغت به معنای تجاوز کردن و از حد گذشتن در هر کاری است که انسان انجام می دهد. همچنین یکی از معانی قرآنی اسراف، زیاده روی در خوردن یا مصرف آنچه حلال است، ذکر شده است. در متون دینی به صراحت از اسراف به عنوان گناهی کبیره یاد شده است و آیات متعددی در قرآن مسرفان را توبیخ می کند و آنها را به عنوان کسانی معرفی می کند که خدا دوستشان ندارد(31 اعراف) و نیز کسانی که اهل دوزخند(43 غافر).

متأسفانه در حال حاضر مصادیق اسراف در کشور ما، زیاد است. هر کسی با یک نگاه به دور و بَرَش، می تواند مواردی را نام ببرد که از مصادیق بارز اسرافند:

*اسراف در استفاده از انرژی ها(مثل برق) و مواهب طبیعی(مثل آب و گاز) با وجود پله کانی شدن قیمت آنها؛ مثل استفاده ی -بی رویه ی- آب تصفیه شده برای شستن وسایل نقلیه؛

*بریز و بپاش های بی مورد و مسرفانه- که بیشتر از سر چشم و هم چشمی است- در برخی مهمانی ها و مخصوصاً در این روزها در برخی عروسی ها؛

*خریدن ها و عوض کردن های مکرر و بی مورد گوشی های موبایل با توجه به اینکه هر روز مدل جدیدتری از گوشی ها به بازار می آید؛

*اسراف در خرید های شخصی و خانوادگی مثل خرید بیش از حد اسباب بازی و لباس های گوناگون برای بچه ها و خرید های بی مورد لوازم منزل؛

*اسراف در وقت، مثلاً شخص کلی وقت می گذارد تا ببیند قرارداد فلان بازیکن فوتبال از فلان تیم دسته  nاُمی با تیم چیزسازی روستای فلان به کجا رسید!

اینها فهرست کوچکی از اسراف هایی است که ما یا خدای نکرده انجام می دهیم یا حداقل مشاهده می کنیم.

آذین بندی یا اسراف بندی!

 شعبان در کشور ما به دلیل ولادت های با شکوهی که در این ماه  قرار دارد، خصوصاً ولادت حضرت مهدی علیه السلام، حال و هوای ویژه ای دارد؛ این را می توان از چراغانی ها و آذین بندی های خیابان ها و کوچه ها و مساجد، به راحتی فهمید. اگر از کسانی که پیگیر چراغانی و تزئینات کوچه و محله اشان هستند، بپرسید که چرا این کارها را انجام می دهند معمولاً پاسخ می شنوید که برای رضای خدا و امام زمان عج. اما آیا رضایت خدا و امام زمان علیه السلام با اسراف و هدر دادن سرمایه ی ملی، به دست می آید؟!

یکی از چیزهایی که در این روزها رایج است، چراغانی کوچه و محله است؛ اما  متأسفانه در جاهای مختلفی، مشاهده می کنیم که ریسه هایی که برای چراغانی در کوچه و خیابان استفاده می شوند، نه تنها در تمام طول شب بلکه در طول روز هم روشن اند و برق مصرف می کنند! این موضوع حتی در برخی ساختمان های ادارات دولتی یا شهرداری ها نیز بعضاً مشاهده شده است. حساب کنید اگر در هر کوچه در کشور، یک ریسه، به مدت یک هفته، شبانه روز روشن بماند، چه هزینه ی هنگفتی به  کشور تحمیل می شود.

 یکی دیگر از فرهنگ هایی که در این چند سال باعث اسراف شده است، استفاده از زرورق های یکبار مصرفی است  که برای زیبایی و تزئین در کوچه ها و خیابان ها آویزان می کنند. معمولاً این زرورق ها که مقدارشان هم کم نیست، بعد از اتمام مراسم، دور ریخته می شوند که به هر حال یک نوع هدر رفت سرمایه حساب می شود. بهتر است به جای این زرورق ها از پرچم های کوچک استفاده شود که قابلیت ماندگاری برای سال های آینده را نیز داشته باشد.

نکته پایانی:

در سال جهاد اقتصادی همه ی افراد جامعه موظفند(وظیفه ی شرعی) که به هر طریقی که می توانند به رشد اقتصادی کشور کمک کنند. بدیهی است که آنهایی که مسئولیت یا پست بالاتری دارند، جهادشان مشکل تر و وظایفشان بیشتر است. البته این را هم باید اضافه کرد که جهاد اقتصادی منحصر به مسئولین یا مؤثرین اجتماعی نیست بلکه هر کسی حداقل در زندگی فردی و خانوادگی خودش می تواند در این جهاد شریک باشد.

والعاقبة للمتقین

ترور دولت توسط جریان انحرافی

جریان انحرافی و ترور دولت

ترور دولت توسط جریان انحرافی 

به مناسبت برگزاری همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم، تصمیم گرفتم از نگاهی دیگر به این پدیده شوم و مصیبت بار بپردازم. قبل از آن، لبّ پیام حضرت آقا به این همایش را در دو-سه جمله اینطور باید بیان کرد:

*یکی از کارهای اساسی نشست کنونی، تعریف روشن و دقیق از تروریسم است.

*جمهوری اسلامی ایران مبارزه با این پدیده شیطانی را تکلیفی تخلف ناپذیر برای خود می داند.

*در نظر سردمداران نظام سلطه، تروریسم عبارت است از هر آنچه منافع نامشروع آنان را تهدید کند.

*************

مفهوم تروریسم، مفهومی آشنا از قدیم الایام در بین گروه ها و حکومت ها و احیاناً مردم بوده است. اولین ترور در خانواده ی حضرت آدم علیه السلام اتفاق افتاد و اولین تروریست را باید قابیل دانست که در این صورت اولین قربانی ترور، هابیل می باشد.

ترور سخت

وقتی صحبت از ترور و تروریسم می شود، ذهن خیلی از افراد متوجه سلاح و تیراندازی و بمب گذاری و... می شود. اما واقعیت این است که تروری که در آن، شخص، با سلاح و یا در عملیات بمب گذاری و...، حذف فیزیکی می شود، شاید نازلترین و پیش پا افتاده ترین نوع ترور است که اصطلاحاً به آن ترور سخت گفته می شود. در حال حاضر آمریکا و رژ‍یم صهیونیستی و در کنار آنها در جریان بیداری اسلامی، آل سعود، از نمادها و سمبل های این نوع ترور در جهان محسوب می شوند.

در طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که مورد بیشترین و بدترین ترورها در طول حیاتش، قرار گرفته است. از بزرگترینِ این ترورها، ترور 72 تن از بهترین خدمت گزاران نظام اسلامی در 7 تیر 1360 و حادثه تروریستی انفجار دفتر نخست وزیری به دست منافق ظاهرالصلاحی به نام کشمیری-که توانسته بود منافقانه به شخصیتی مثل شهید رجایی بسیار نزدیک شود- را میتوان نام برد.

ترور نرم

نوع دوم از انواع ترور موسوم به ترور نرم است.در این نوع ترور از بین بردن فیزیکی ترور شونده مطرح نیست؛ بلکه از بین بردن شخصیت ترور شونده و یا انحراف در شخصیت و رفتار او مدِّ نظر است. ابزار در این شکل از ترور، اسلحه و بمب و از این قبیل چیزها نیست بلکه از گفته ها و حتی حرکات یک شخص تا پیچیده ترین رسانه های جمعی می توانند در محدوده ی ابزاری ترور نرم قرار بگیرند.با بررسی های تاریخی و تأمل در این باره می توان ادعا کرد که ترور نرم به مراتب کثیف تر و موثرتر از ترور سخت بوده است. در ترور سخت حداکثر این است که ترورشونده از بین می رود ولی در ترور نرم، ترور شونده، حتی امکان دارد به مهره ی ترورکننده تبدیل و دنباله رو اهداف او شود. در مورد پیامبر اسلام و ائمه علیهم السلام هر دو نوع ترور اعمال شد. وقتی پیامبر اسلام را نتوانستند با حذف فیزیکی از بین ببرند، خط مشی ایشان را که بعد از آن بزرگوار قرار بود ولی مطلق خدا، حضرت علی علیه السلام، ادامه دهد به انحراف کشاندند؛ یعنی یک نوع ترور نرم انجام دادند.

ترور دولت توسط جریان انحرافی

با توجه به تعریف ترور نرم باید اذعان کنیم که دولت دهم و شخص آقای احمدی نژاد، توسط جریان انحرافی موجود در بدنه ی دولت، ترور شده است. البته همانطوری که گفته شد این نوع ترور باعث حذف فیزیکی دولت و رئیس جمهوری نمی شود بلکه تا جایی که می تواند تلاش می کند که شخصیت رئیس جمهور و همچنین شخصیت دولت اصولگرای برآمده از بطن مردم را به انحراف بکشاند و در این زمینه نیز تا حدی موفق بوده است.اگر منافقین و مسعود کشمیری با حذف فیزیکی بهترین نیروهای انقلاب، قصد داشتند در حرکت امت اسلامی به سوی آرمان های انقلاب اسلامی خللی ایجاد کنند، جریان انحرافی و در رأس آن مشایی، با ترور نرم قصد دارند به خیال خام خودشان، حرکت ملت را که به سوی این آرمان ها در حرکتند، منحرف کنند.      

والعاقبة للمتقین