حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

پیچ بزرگ تاریخ به سود چه جبهه ای خواهد چرخید؟

نابودی تمدن غرب

 

پیچ بزرگ تاریخ به سود چه جبهه ای خواهد چرخید؟

 

از ابتدای تاریخ تا کنون بشر این اختیار را داشته که میان دو جبهه خیر و جبهه شر، دست به انتخاب بزند. بزرگترین رویدادهای تاریخ نیز در بستر رویارویی و مبارزه ی این دو جبهه رقم خورده است.

تاریخ پیچ های گوناگونی را تجربه کرده است که برخی از آن ها در راستای کمال حقیقی انسان ها و برخی برخلاف آن بوده است. پیچ های که در آن نیروی جبهه ی خیر به رهبری پیامبران و خواص معتقد به آن ها، بر نیروی جبهه ی شر به رهبری شیطان و پیروان انسی و جنی اش چربیده است، بشر به سمت کمال حقیقی حرکت کرده و برعکس در نقطه عطف هایی که نیروی شر بر نیروی خیر غلبه کرده، بشر بیش از پیش در ظلمت و تاریکی فرو رفته است.

 اگر پیچ هایی که در آن قوای جبهه خیر پیروز شده اند را پیچ های مثبت و بقیه را پیچ های منفی بنامیم، یکی از بزرگترین پیچ های مثبت تاریخ، به رسالت رسیدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است. بعد از این رویداد عظیم که تاثیرات شگرفی بر جای نهاد، شاهد یک پیچ بزرگ منفی هستیم که رهبری جامعه را برخلاف تأکیدات مکرر حضرت رسول اکرم  صلی الله علیه و آله و سلم به دست دیگران داد. این دو نقطه عطف-پیچ- بزرگ در حوزه ی جغرافیایی جهان اسلام رخ داد. اما چند قرن بعد در اروپا، مردم شاهد یکی از بزرگترین پیچ های منفی تاریخ بودند: "رنسانس".  شیطان و پیروانش از ظلم و ستم کلیسای قرون وسطی و عقائد عقل ستیز آن، بهترین سوء استفاده را کردند... بشر به خودبنیادی و اومانیسم رسید و خود و غرایزش را محور ارتباطات و فعالیتش قرار داد و به تعبیری "خدا را کشت".

  در حالی که انسان و انسانیت داشت به منتهی الیه انحطاط و سقوط می رسید، انقلاب اسلامی ایران، بزرگترین نقطه عطف مثبت تاریخ معاصر و زمینه ساز بزرگترین پیچ تاریخ بشر، به پیروزی رسید. انقلاب اسلامی امیدها را دوباره در دل مستضعفین دنیا زنده کرد. اما نباید فراموش کرد که وقایع هر چقدر اساسی و بزرگ باشند، کید شیطان و پیروانش نیز پیچیده تر خواهد شد. بر این اساس شیطان بزرگ ترین ترفندها و حیله هایش را برای به انحراف کشاندن بزرگترین پیچ تاریخ استفاده خواهد کرد.

 امروز صدای شکستن استخوان های نظام سرمایه داری رساتر از همیشه به گوش می رسد. بشر از خودبنیادی و دل بستن به مکاتب مادی و فطرت ستیز از همیشه گریزان تر است و این بهترین فرصت است برای بازگشت به صراط مستقیم. پیچ بزرگ تاریخ که مقام معظم رهبری در فرمایشاتشان در دیدار با اساتید دانشگاه مطرح فرمودند، یعنی همین.

تمام اتفاقات در سطح دنیا نشان از این دارند که استکبار در بدترین وضعیت خودش قرار دارد و روز به روز عرصه بر او تنگ تر می شود. اما خیال خامی است که تصور شود شیطان و لشکریانش دست روی دست گذاشته اند و نظاره گر سقوط شان هستند. آنها امروز از همیشه پر کارترند. آنها نشان داده اند که در به انحراف کشاندن نقطه عطف های تاریخ، مهارت خاصی دارند. تجربه ی مدل های سرمایه داری و سکولاریسی در جوامع با شکست روبرو شده است. اما آیا این به معنای پایان استکبار است؛ به هیچ وجه.

 از آنجایی که جوامع پیچیده ی امروزی بدون مدل و سیاست گزاری های کلان در همه ی ابعاد -اقتصادی، سیاسی، اجتماعی،...- نمی توانند به حیات اجتماعی ادامه دهند و به دره ی آنارشیسم و هرج و مرج سقوط می کنند؛ درهم شکستن نظام سرمایه داری، فقط به معنای نابودی یک مدل بشرساز بدون وحی است. اما اینکه جایگزین این مدل حتماً یک مدل مبتنی بر معنویت وتعالیم الهی می شود، هیچ تضمینی وجود ندارد. نقطه ی درگیری دو جبهه ی خیر و جبهه ی شر هم اکنون در اینجاست.

رهبری خطاب به دانشگاه و حوزه فرمودند:" آنچه که به نظرم میرسد لازم است، این است که دانشگاه‌هاى کشور و حوزه‌هاى علمیه‌ى کشور در این شرائط، مسئولیت سنگینى دارند. کار توفیق ملت ایران و کشور ایران در این برهه‌ى بسیار مهم و حساس تاریخى، در درجه‌ى اول بر دوش دانشمندان است. اگر در درجه‌ى اول هم نگوئیم، یقیناً یکى از عناصر رتبه‌ى اول و صف اول براى تأثیرگذارى در این تحولات، دانشگاه‌ها هستند. دانشگاه میتواند کارى کند که کشور و ملت و تاریخ ما در این تحول برنده باشد؛ میتواند هم خداى نکرده کارى کند که نه، برنده نباشد."(مقام معظم رهبری ۱۳۹۱/۰۵/۲۲).

بنابراین ما برای ایجاد این مدل چاره ای نداریم که به مهمترین بخش در این پروسه یعنی تولید علوم انسانی اسلامی بپردازیم. اسلامی کردن علوم انسانی از آنجا اهمیتی بسیار پیدا می کند که سیاست گذاری کلان جامعه- که همه ی جوامع به آن نیاز دارند- به وسیله ی آن محقق می شود. این سیاست گذاری های کلان است که به همه ی فعالیت های جزئی در یک جامعه انسجام می دهد و آنها را به کانال های مورد نیاز هدایت می کند. ما هر چقدر در فعالیت های جزئی پیشرفت کنیم و کاملاً مستقل شویم، تا زمانی که سیاست گذاری کلان مان را در قالب هایی مانند الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت تنظیم نکنیم، نمی توانیم به اهداف عالی نظام اسلامی نائل شویم. علوم انسانی که امروزه در دانشگاه های ما تدریس می شود، علوم انسانی مغرب زمین است؛ علوم انسانی که جایگاه انسان را به حیوان تقلیل داده است و آدمی را حیوانی با ضریب هوشی بالاتر می پندارد. تا زمانی که علوم انسانی، اسلامی نشود، تمدن اسلامی نخواهیم داشت و تا زمانی که ما نتوانیم طرح هایمان را برای اداره جامعه بر اساس این علوم انسانی ارائه دهیم، پیچ بزرگ تاریخ به سمت جبهه ی خیر و به سمت کمالات فردی و اجتماعی انسان، نخواهد چرخید.

"آیا در یک چنین شرائط به این اهمیت و حساسیت، دانشگاه یا حوزه میتوانند براى خودشان یک مسئولیتى تعریف نکنند و نقش تماشاچى داشته باشند؟"(مقام معظم رهبری ۱۳۹۱/۰۵/۲۲)
و العاقبة للمتقین

,,,,

روز جهانی قدس

گفت: چراغی که به خونه رواست بر مسجد حرام است...

یادش رفته بود چراغ خونه اش رو غاصبین مسجد شهید کردند.

جمعه روز جهانی قدس به یاد تمام شهدای هسته ای

و العاقبة للمتقین


,,,