حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

نامه ای به خدا، انتشار فقط در سایت های ضد انقلاب!


عملکرد افراد در ایام فتنه، بزرگترین و مهمترین معیار سنجش میزان تعهد و ولایتمداری خواصی است که این روزها سعی در پنهان کردن خود در پشت مسائل اقتصادی و سکه و ارز را دارند.

 کمتر کسی پیدا می شود که اسم عفت مرعشی را نشنیده باشد و او را نشناسد. انتشار فیلمی از او بعد از رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری دهم و تحریک طرفداران یکی از کاندیداها به ریختن در خیابان ها در صورت پیروز نشدن فرد مورد حمایتشان باعث گردیده که وی خشم مردم را بیش از پیش متوجه خود کند. 

مخصوصاً در طول جریانات فتنه ی 88  که برخی از منسوبان  و نزدیکان آقای هاشمی علناً در برابر جمهوریت و اسلامیت نظام ایستادند وعملکرد نامطلوب آنان در ایام فتنه باعث شد که آنها بعد از حماسه ی تاریخی 9 دی به انزوایی نسبی فرو روند و حتی بعضا از کشور فراری شوند.


 طولی نکشید که مسائل پیش آمده برای دولت و حاشیه های آن، موجب شد چند گروه دوباره فضا را برای تجدید حیات سیاسی مناسب ببینند. فتنه گران و ساکتین فتنه برای بوجود آمدن چنین فضایی لحظه شماری می کردند تا با غبارآلود کردن فضا بتوانند هم عملکردشان در فتنه را لاپوشانی کنند و هم کور سوی امیدی به قدرت داشته باشند اما بر خلاف این جماعت معلوم الحال، مقام معظم رهبری حتی با گذشت سه سال از فتنه، همچنان در مورد فتنه و لزوم پرداختن به ابعاد مختلفش، برای مردم صحبت می کنند.


 باید اذعان کرد که بعد از فتنه، یک فضای دو قطبی در کشور شکل گرفته است که یک سر آن کسانی هستند که پرداختن به ابعاد مختلف فتنه و عملکرد مسئولین و خواص را در فتنه، معیار برای انتخاب های آتی قرار می دهند و سر دیگر آن کسانی هستند که سعی در غبارآلود کردن فضا دارند تا موجبات به فراموشی سپردن فتنه و بالاخص عملکرد خود در این امتحان بزرگ را فراهم کنند.

 از مهمترین کارهای آنها وجهه سازی غیرواقعی در اذهان مردم است. این گروه برای رسیدن به قدرت چاره ای جز این ندارد که مردم را نسبت به فتنه  و عملکرد خواص در آن بی تفاوت کند و یا در نهایت ، سطح بی بصیرتی در فتنه را به اندازه ی یک اشتباه جزئی تقلیل دهد. 


گویا گروهی که سعی کرده اند فتنه و فتنه گران را به حاشیه ببرند و عملکرد آنها را دفن کنند، تا حدودی موفق بوده اند. افاضات جدید هاشمی و نامه سرگشاده ی "عفت" به خدا (!) که فقط سایت های ضد انقلاب (!) آن را پوشش دادند را می توان از علائم کم رنگ شدن پرداختن به بحث فتنه و درس آموزی از آن برای آینده دانست که در چنین فضای غبارآلودی نقش عمارهای انقلاب و وظیفه آنان بیش از پیش نمایان می شود.    
 و العاقبة للمتقین 


,,,

سبک زندگی؛ ملموس ترین چالش میان فرهنگی

سبک زندگی
 
سبک زندگی؛ ملموس ترین چالش میان فرهنگی
آیا تا به حال به نوع غذاهایی که می خورید فکر کرده اید؟ مجموعه غذاهایی که در سبد تغذیه شما وجود دارد و معمولا می خورید، نسبت به ده پانزده سال گذشته چه تغییراتی کرده است؟ چه نوع غذاهایی کم کم جایشان را در سبد غذایی شما باز کرده اند و چه نوع غذاهایی کم کم دارند از سبد غذایی تان حذف می شوند؟ نوع تفریحات کودکان و نوجوانان 2 دهه پیش، با نوع تفریحات کودکان و نوجوانان نسل کنونی چه تفاوتی کرده است؟ چه شده است که بازی های سنتی و جمع گرا، کم کم دارند جای خود را به بازی های کامپیوتری و انزواگرا می دهند. دقت کرده اید که در معماری های جدید و به اصطلاح مدرن، بر خلاف معماری های سنتی مولفه ای به نام حفظ حریم خصوصی در نظر گرفته نمی شود؟ آیا در یک سیر طبیعی بود که مرشدها و نقاله خوان ها، جای خود را به LCD ها و LED ها دادند؟ از چه زمانی برگزاری مراسم ازدواج به جای شادی به کابوسی برای خانواده ها تبدیل شد؟ چه اتفاقی افتاد که توکل بر خدا همراه با کار، جای خود را به حساب های پس انداز آتیه داد؟! آیا این تغییر رفتارها و ذائقه ها، توسط افراد خاص و با اهداف بخصوصی صورت گرفته است؟


اینها تنها بخش اندکی از سوالاتی است که هر یک از ما، زمانی که از بیرون به زندگی نگاه می کنیم به سراغمان می آید. نوع جهان بینی و یا به قول برخی ها جهان پدیداری هر یک از ما، در برخورد و احیانا پاسخ تئوریک و عملی ما، نسبت به هر یک از این سوالات تاثیرگذار است. برای مثال اینکه ما نسبت به مبدا و معاد چه اعتقادی داشته باشیم و چگونه بیاندیشیم، می تواند پاسخ های متفاوت و گاه متضادی را به همراه داشته باشد:

فردی را در نظر بگیرید که معتقد است بوجود آمدن دنیا و انسان-که جزئی از دنیاست- بر اثر امری تصادفی و انفجاری بزرگ بوده است. این شخص جدای از اینکه با مسائل و تناقضات بسیاری روبروست ولی به هر حال زندگی می کند و مدل زندگی خاص خودش را نیز دارد. طبیعتا چنین شخصی نیاز ندارد نسبت به امری غیر از آنچیزی که خود می پسندد، متعهد باشد. مگر اینکه از حیث جبر اجتماعی و مقتضیات زندگی جمعی باشد. در واقع چنین شخصی باید ها و نباید های زندگی اش را خود ترسیم می کند که حاصل آن سبک زندگی می شود که برآمده از افکار شخصی اوست.


حال فردی را در نظر بگیرید که انسان را یکی از مخلوقات خدای یکتا می داند. خدای حکیمی که او را بیهوده نیافریده و برای او برنامه دارد. برنامه ای که توسط برگزیدگانش به بشر ابلاغ می شود. چنین شخصی نیز سبک زندگی خاص خودش را دارد. طبیعی است که او، خود را نسبت به اوامر خالقش متعهد می داند. دست به هر کاری زدن برای او با این سیستم فکری جایز نیست. او دارای خط قرمز هایی است که مهمترین عامل برای چهار چوب سبک زندگی اش محسوب می شود.
                                                                                               والعاقبةللمتقین 

,,,,,