کارگزاران حکومت اسلامی
سلام به همه ی دوستان عزیز.در این قسمت می خوام گزیده ای از خاطرات رهبری رو براتون بیارم که به نظرم مفیده و بعضی از شبهات رو پاسخ می ده. ان شاءالله مفید باشه. یا علی
کارگزاران حکومت اسلامی
...بنابراین تشکیل نظام اسلامی،یک فرصت الهی بود وخدای متعال اسباب آن را فراهم آورد؛حتی کسی مثل امام را برای این کار ذخیره کرد،((وان الله اذا اراد شیعاً هیئا اسبابه)) این خواست خدا بود.من وشما درمقابل چنین وضعی قرار داریم.این شوخی است؟ آیا این کم است که تا درگوشه یی،به وسیله کسی مختصر نابسامانی پیدا می شود،ریش بجنباند وبنا کند به اعتراض کردن واشکال گرفتن؟ تا در اداره ای برای اومشکلی پیدا شد ویک مامور دولتی به او چپ نگاه کرد،یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟ آیا این ناشی از نفهمیدن آنچه که واقع شده است،نیست؟ این ناشی ازعدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای ناکرده ناشی ازانکار نعمت خداست؟
((یعرفون نعمة الله ثم ینکرونها))آیا این جفا به این حرکت با این عظمت نیست؟مگر وقتی موازین حکومت،صحیح وکامل شد، درسراسر این حکومت همه ی کارها درست خواهد بود؟ازکجا چنین چیزی ثابت شدهاست؟زمان امیرالمومنین که مثال عدل وتقواست شما ازامیرالمومنین کسی را اعدل واتقی فی احکام الله واخشن فی ذات الله می شناسید؟حکامی که برولایات مسلط بودند وخودامیرالمومنین آنها را فرستاده بود،آیا همه ابوذر وسلمان بودند؟نه،چهار نفر مثل ابوذر وسلمان داشت؛مابقی آدم های عوضی بودند!تاریخ رابردارید نگاه کنید.یکی ازاستاندارهای امیرالمومنین،زیاد ابن ابیه بود که بر منطقه وسیعی حاکم بود.بسیاری از قبیل او،عبیدالله بن عباس بود که می دانید چه کارکرد.عبیدالله بن عباس شبانه رفت وبه دشمن پناهنده شد؛از معاویه پول گرفت ولشگرگاه خود را ترک کرد!شبانه رفت وبه دشمن پناهنده شد،شما چگونه در مورد او قضاوت می کنید؟فرمانده کل نیروهای امام حسن(علیه السلام) در مقابل معاویه،شب خوابیدند،صبح بلند شدند،دیدند از خیمه بیرون نمی آید؛یک ساعت ،دوساعت،بعد داخل خیمه رفتند ودیدند نیست؛دقت کردند،دیدند آن طرف خیمه شکافته است؛بعد قضیه روشن شد.این چه کار بیجایی است که اگر رئیسی،مرئوسی،اداره ای،قاضی یی ویا مسئول بخش خاصی از تشکیلات حکومت اسلامی،پاپیش را کج بگذارد،آن آقایی که با او مواجه می شود،فوراًشروع به اصل نظام اسلامی،اصل حکومت اسلامی،اصل جمهوری اسلامی اهانت کردن؟!
