شهید مطهری و آزادی حقیقی فکرها و اندیشه ها
آزادی حقیقی فکرها و اندیشه ها
این روزها یکی از بحث های رایج جامعه ی ما بحث آزادی، معنا و مفهوم و حد و مرزهای آن است. شلوغی بازار مدعیان دفاع از آزادی و آراء و نظرات بعضاً در تضادِ با همِ آنها ، ما را بر آن داشت که در روز بزرگداشت مقام معلم، بحث آزادی تفکر و نقش آن در پاسداری از دین را از نگاه استاد شهید مرتضی مطهری(رضوان الله علیه) بررسی کنیم:
"سخنرانی شهید مطهری در دانشکده الهیات و معارف اسلامی یکی از مهم ترین سخنرانی های ایشان در موضوع آزادی از دیدگاه تفکر دینی است.استاد شهید در ابتدای این بحث،نخست تصریح می نمایند که بی تردید منظور کسانی که از آزادی بحث می کنند آزادی حیوانی یعنی آزادی هوی و هوس نیست،بلکه «آن واقعیت مقدسی است که آزادی انسانی نام دارد.» و سپس با تفاوت قائل شدن میان آزادی تفکر و آزادی عقیده عمق نگرش فلسفی و اوج باریک بینی فکری خود را به نمایش می گذارند. در نگاه علامه شهید،آزادی تفکر ناشی از استعداد ذاتی بشر برای اندیشیدن است و این استعداد ضرورتاً می بایست آزاد باشد چرا که پیشرفت و تکامل بشر منوط به این آزادی است.اما آزادی عقیده چطور ؟شهید مطهری در این خصوص با یادآوری این که هر عقیده ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست و منشأ بسیاری از عقائد ،عادت ها و تقلیدها و تعصب ها است و با اشاره به این که عقیده نادرست نه تنها راه گشا نیست بلکه خود نوعی انعقاد اندیشه است و به جای آزادی ،اسارت قوای فکر را نتیجه می دهد ،آزادی عقیده را گاه متضمن زیانبارترین اثرات برای فرد و جامعه می داند و در تأیید همین معنا ،بت شکن بودن ابراهیم پیامبر(علیه السلام)و نیز حضرت محمد( صلی الله علیه وآله )را نمونه می آورد.
آزادی تفکر یا همان آزادی اندیشه ؛به نزد علامه مطهری نه فقط جایز بلکه واجب و حتی مقدس شمرده شده است.
استاد شهید در این باره می فرماید :«هر مکتبی که به ایدئولوژی خود ایمان و اعتقاد و اعتماد داشته باشد ،ناچار باید طرفدار آزادی اندیشه و آزادی تفکر باشد وبر عکس هر مکتبی که ایمان و اعتمادی به خود ندارد جلوی آزادی اندیشه و آزادی تفکر را می گیرد.این گونه مکاتب ناچارند مردم را در یک محدوده خاص فکری نگه دارند و از رشد افکارشان جلوگیری کنند.» سپس استاد شهید،آرمان نظام جمهوری اسلامی را مطرح نموده و صراحتاً می فرمایند:«من اعلام می کنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ یک محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه ها خبر و اثر نخواهد بود.همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه ها و تفکرات اصیلشان را عرضه کنند. البته تذکر می دهم که این امر سوای توطئه و ریاکاری است. توطئه ممنوع است اما عرضه ی اندیشه های اصیل،آزاد.»"
البته آنچه که در این چند سال دیده شده است به قول استاد بیشتر توطئه و ریاکاری و هوچی گری(مخصوصاً در فضای مقدس دانشگاه) بوده است نه عرضه ی اندیشه های اصیل. و شاید خلط این دو رویکرد یعنی رویکرد توطئه و هوچی گری و رویکرد عرضه ی اندیشه ها(هر چند مخالف)، بزرگترین سد برای نمایان شدن حقیقیت بوده و خواهد بود. لازم به ذکر است ما در این نوشتار به دنبال پیدایی عوامل غبارآلود کردنِ فضا برای خلط این دو رویکرد، نیستیم ، بلکه بیشتر دنبال نتیجه ی این اختلاط می باشیم.
"ریشه دینی نگرش آزاداندیشانه شهید مطهری ،در حکایتی که ایشان از زمانه امام صادق علیه السلام نقل می کند قابل مشاهده است.حکایتی مفضل ،صحابه امام صادق علیه السلام و مادی مسلکان منتقد پیامبر صلی الله و علیه و آله .ماجرا از این قرار است که مفضل روزی در مسجد پیامبر نماز می خواند که 2 نفر مادی مسلک وارد شده و در کنار او شروع به صحبت درباره پیامبر می کنند.
می گویند او مرد نابغه ای بوده که می خواسته تحولی در جامعه اش ایجاد بکند،فکر کرده که بهترین راه تحول این است که از راه مذهب وارد شود و در حالی که خود او به خدا و روز قیامت اعتقاد نداشته از مذهب استفاده ابزاری کرده است.در اینجا مفضل شروع می کند به پرخاش کردن به آنها .این دو نفر در پاسخ به مفضل می گویند اول بگو از کدام گروه و اتباع چه کسی هستی؟اگر از پیروان امام صادق هستی باید بدانی که ما،در حضور او این حرف ها و بالاتر از اینها را مطرح می کنیم و او نه تنها عصبانی نمی شود ،بلکه همه حرفهایمان را با متانت گوش می دهد و در انتها پاسخ همه آنها را با استدلال بیان می کند و خطاهای آنها را نشان می دهد.
وبالاخره این که آخرین جملات علامه در این سخنرانی شجاعانه تاریخی اش درباره آزادی این سخن فریادگونه و دلسوزانه است :«من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی ،جلوگیری از ابزار عقیده دیگران است.از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.»"
رهبر معظم انقلاب با دید بصیر و تیزبین خود، بارها این مساله را در محافل مختلف گوشزد کرده اند. یادم هست در دیداری که آقا با سینماگران و کارگردانان داشتند؛ در آن جلسه یکی از کارگردانان به بخش هایی از عملکردها و سیاست ها معترض بود و نظرات خود را هم بیان کرد. آقا در جواب فرمودند(نقل به مضمون): شما چیزی که تشخیص میدهید درست است، همون رو تولید کنید که البته برای تشخیص درست، انسان باید آزادانه فکر کند و اندیشه های مختلف رو بررسی کند و منصفانه به قاضی بنشیند.
مگر معنای اینکه انسان یک تفکر وارداتی غربی یا شرقی را بگیرد و بگوید این عقیده من است و چیزی غیر از این را نه می شنوم و نه درست است!!، جز تحجر چیز دیگریست. حتی در مورد اسلام و دفاع از ایدئولوژی نظام اسلامی نباید دچار تحجریسم در اندیشه شد. به نظر میرسد ما باید به این نقطه برسیم که مواجهه و پاسخ صریح و مستدل به تفکرات و دیدگاههای مختلف باعث پویایی و رشد نظام اسلامی خواهد شد. به نظر نویسنده، برای این منظور باید راهکاری عملی برای جدا کردن رویکرد توطئه و هوچی گری(های معمولا سیاسی) با رویکرد عرضه ی اندیشه های آزاد ،اندیشیده شود. از بهترین راهکارهای عملی مطرح شده، کرسی های آزاد اندیشی ای است که مقام معظم رهبری بارها در محفل های دانشجویی مختلف مطرح کرده اند و امید است که جامعه ی دانشگاهی ما، به این مطالبه جدی رهبری، جامه عمل بپوشند.ان شاءالله.
والسلام – وبلاگ حزب الله
توضیح: بخشی از نوشته که در " " آمده مربوط به مقاله آزادی تفکر و پاسداری از دین روزنامه جام جم است.
- ۸۹/۰۲/۱۲