حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

بیماری کم حافظگی تاریخی

بیماری کم حافظگی تاریخی

فتنه ی 88 با تمام ریزش ها و رویش هایش و تمام خیانت ها و سرسپردگی سرانش، الگوی یک نظام اسلامی را برای همه ی جهانیان به نمایش گذاشت.در جهانی که پرچمداران دروغین آزادی و دموکراسی اش، تظاهرات عده ای هم وطنشان را به دلیل اعتراض به سیاست های اقتصادی صرف- نه ضد حکومتی- به خاک و خون می کشند، برخورد نظام اسلامی با کسانی که قصد براندازی و فتنه گری علیه اسلام و آرمان های حضرت امام(ره) را داشتند، همه را متحیر کرد و ظرفیت بالای مدل حکومت اسلامی را به جهانیان نشان داد؛ مدلی که بیش از سی سال است استکبار، تمام تلاشش را متمرکز کرده است که از الگو شدنش در جهان جلوگیری کند.

نظام جمهوری اسلامی، نظام مقتدر مظلوم؛

نظام جمهوری اسلامی را می شود نظام مقتدر مظلوم نامید. مقتدر از این جهت که پشتوانه الهی دارد و بعد از سی و اندی سال منشأ تحولات بزرگی در سطح منطقه و جهان شده است و مظلوم هم از آن جهت که با همه ی این تأثیرات مثبت برای پابرهنگان جهان، مورد هجوم بدترین تبلیغات نظام سلطه جهانی است؛ تا جایی که کمتر روزی را می توان پیدا کرد که وسایل ارتباطی وابسته به غرب شانتاژ تبلیغاتی علیه نظام اسلامی به پا نکنند.

 از جمله سنگین ترین هجوم های تبلیغاتی-رسانه ای استکبار جهانی بر ضد نظام اسلامی را می توان در قضایای فتنه ی سال گذشته به وضوح دید. آتش سنگین رسانه ای و متحد شدن جریان ها و گروههای مختلف داخلی و خارجی در فتنه ی 88 که تداعی کننده ی جنگ احزاب بر ضد نظام اسلامی بود، نشان از یک برنامه ریزی حساب شده و طولانی مدت می داد. به عنوان مثال شبکه ی بی بی سی فارسی درست چند ماه قبل از انتخابات راه اندازی می شود و شروع به کار می کند که در شعله ور شدن آتش فتنه ی امویان نقش قابل توجهی داشت.

فتنه ی بعد از انتخابات سال گذشته بنابر فرمایشات مکرر حضرت آقا ابعاد پنهانی و گسترده ی فراوانی داشته و دارد که هنوز مخفی مانده و باید به طور جدی به آن پرداخته شود.

نباید دچار کم حافظگی تاریخی شویمِ؛

از دوران مشروطیت تا زمان کنونی را می توان از پُر اُفت و خیزترین و تاریخی ترین دوران ایران به حساب آورد. دورانی که آگاهی و حرکت توده های مردم شکل منسجمی به خود می گیرد و در پیروزی انقلاب اسلامی به شکوفایی می رسد. جنبش و حرکت توده های مردم ایران برای برپایی نظام اسلامی بر خلاف روال حاکم بر حرکت ها و قیام های صورت گرفته ی قرون معاصر، حرکتی از سنخ حرکت های سیاسی صرف-مثل انقلاب فرانسه- یا اقتصادی صرف-مثل انقلاب روسیه- یا جنبش های ناسیونالیستی و قومی و... نبوده و نیست؛ بلکه قیامی است برخاسته از تعالیم مکتب هدایتگری که پیشوایش پیامبر اسلام و اهل بیت طاهرینش علیهم السلام می باشند. مکتبی که مخاطبش "انسان" بدون توجه به نژاد و رنگ و موقعیت اجتماعی و... و هدفش "سعادت" است نه گروه گرایی و قدرت طلبی و...

چنین حرکتی با این پشتوانه که پرچمدارانش توده های مردم پابرهنه بودند یک پیام کوتاه در عین حال بنیادین برای جهان داشته و دارد:

" برای بشریت چاره ای نمانده است جز بازگشت به تعالیم الهی و باید مدیریت مادی و معنوی جهان را به صاحب و مفسّر حقیقی تعالیم الهی سپرد."

قطعاً این پیام برای اسکتبار جهانی پیام سنگین و هراس آوری است. به همین دلیل هم بوده است که توطئه ها و دسیسه های استکبار از همان ابتدای استقرار نظام اسلامی شروع شد. در این سی و اندی سالی که از انقلاب می گذرد، سالی، ماهی حتی روزی نبوده است که دشمنان اسلام به فکر توطئه چینی و ضربه زدن به دژ مستحکم بصیرت توده های مردم نباشند. انواع مختلف توطئه ها را استکبار جهانخوار بر ضد نظام اسلامی امتحان و اجرا کرده است-و خواهد کرد- که به برکت رهبری عظیم الشأن انقلاب و بصیرت مردم که به حق الگویی برای جهانیان اند، خنثی شده است.

اما نکته ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که خنثی شدن این توطئه ها بدون هزینه نبوده است.به طور کلی هر ملتی از حوادثی که در طول تاریخ برایش اتفاق می افتد-چه ناگوار و چه خوشایند- یک سری تجربه ها بدست می آورد که برایش هزینه داده و فراموش نکردن و به کارگیری آن تجربه ها باعث حرکت رو به رشد و پیشرفت آن جامعه می شود و در مقابل، فراموش کردن آنها باعث فرصت سوزی و به قول معروف "دوبار گزیده شدن از یک سوراخ" می شود.

مثلاً عملکرد بعضی از خواص-فتنه گران بحث شان جدا است- در حوادث فتنه ی اخیر نشان می دهد که آنها یا اطلاعی از مثلاً حوادث اتفاق افتاده ی دوران مشروطیت ندارند یا اگر اطلاع دارند دچار کم حافظگی تاریخی شده اند.

همین دوران مشروطیت را که مثال زدم، پُر است از درس ها و عبرت آموزی هایی که باعث بصیرت زایی و روشن شدن راه می شود. اینکه چه کسانی مشروطیت را حمایت کردند؟ سکوت یا موضع گیری چه کسانی باعث شد  شیخ شهید به دار آویخته شود؟ چه کسانی بعد از شهید شدن شیخ به اشتباه خود پی بردند؟ و...

 یا مثال دیگر اینکه در زمان حضرت امام (ره)، ما قضیه بنی صدر را تجربه کردیم، همان کسی که یک عده می گفتند فلانی سید است، به او رأی دهیم!! حالا ما که چنین تجربه ای را داریم، دوباره عده ای در انتخابات 76 می آمدند و می گفتند که فلانی اولاد پیغمبر است. این یعنی چی؟ این یعنی اینکه عده ای حافظه ی تاریخی اشان ضعیف است. {خاتمی کسی است که مردم او را از سران فتنه می دانند و خواستار محاکمه ی قطعی او هستند با این حال چند هفته اخیر، این شخص که احتمالا دچار بیماری های مرموزی! شده است، برای بازگشت به عرصه ی سیاست، شرط و شروط می گذارد!!}

مثال در مورد کم حافظگی تاریخی زیاد است. اما چیزی که می شود در انتها نتیجه گرفت این است کهما باید تمام این تجربیاتی را که برایشان هزینه داده ایم، با استفاده از ابزارهای موجود مثل صدا و سیما و روزنامه ها و سایت ها و وبلاگ ها و ...، نگذاریم فراموش شود و دوباره دچار آنها شویم.

و العاقبة للمتقین

  • محمد روزبهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی