حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

کجایند اصحاب آخرالزمانی حسین؟

کجایند اصحاب آخرالزمانی حسین؟

این روزها چه روزهای عجیبی است. همه مستقیم و غیر مستقیم،با اشاره،مبارزه ی تو را نشان می دهند؛آنجا که در برابر بی عدالتی و بدعت ها ایستادی تا صراط مستقیم تاریخ گم نشود.آنجا که تعفن حکومت طاغوت، ریشه ی شجره ی هدایت را تهدید می کرد،خون تو بود که آن را بیمه ی ابدی کرد.حسین جان! ظهر آن روز چه کردی که عالم،مبهوت تو شده است؟ گویا عالم ملکوت،ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود.وای خدای من!چه اشتباهی!عالم ملکوت قبل از ظهر آن روز،دیدنی تر از عالم ناسوت شده بود. ملائکه از سؤالشان خجالت زده بودند؛ از اینکه پرسیده بودند"چرا باید به آدم سجده کنند؟"  آنها از سرگذشت تو و یارانت در کربلا بی خبر بودند. آنها از رجزخوانی علی اصغرت بر روی دستان رهبرش بی خبر بودند.آنها نمی دانستند صدای گریه ی طفل شش ماهه نه به خاطر تیر سه شعبه،بلکه به خاطر غریبی حسین است.آنها تکبیر حمایت تو از شمشیر زدن علی اکبرت،وسط میدان جنگ را نشنیده بودند.آنها نگاه شرمنده ی عباس به مشک تیر خورده و خالی،زمانی که به بچه ها فکر می کرد را ندیده بودند. آنها آوارگی و اسارت عقیله ی بنی هاشم،خواهرت،را ندیده بودند.نمی دانم حسین جان! آن لحظه که خیمه های در حال سوختن را می دیدی و زیر لب می گفتی "الهی رضاً برضاک"ملائکه در چه حالی بودند.

حسین جان!ما فرزندان پسرت خمینی و علمدارش خامنه ای هستیم.پسرت به عالم ثابت کرد که"این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته".روح الله بر پیمان پروردگارش پایدار ماند.پیمانی که از علمای امت گرفته شد که در برابر بی عدالتی سکوت نکنند و در برابر سیری ظالمان و گرسنگی مظلومان،بی تفاوت نباشند.این پیمان نه تنها پیمان خداست با علما،بلکه پیمان فطرت است با انسانها.مخالفت فطرت انسانها با بی عدالتی،شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی نمی شناسد.حال چه بی عدالتی ای بزرگ تر از حکومت ظلم؟حکومت ظلم،حکومت ظلم است،فرقی ندارد یزید باشد یا بن علی و مبارک و عبدالله.اگر قرار است جامعه سقوط کند،محمد رضا پهلوی می شود یزید بن معاویه. اگر قرار است برای مقام و پول وشهوت،عدالت طلبان و آزادی خواهان کشته شوند،فرقی ندارد در میدان آزادی باشد یا التحریر و لؤلؤ.

حسین جان فرزندت به ما یاد داد که"ما ملت گریه ی سیاسی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خورد می کنیم سدهایی که در برابر اسلام ایستاده است"و چه سدی بزرگتر از سد دیکتاتورهای دست نشانده ی کشورهای اسلامی.حسین جان کمکمان کن که به یاری تمام آزادی خواهان و عدالت طلبان جهان برویم و برایشان از شهدایمان بگوییم؛از فکه و دوکوهه و شرهانی.از سرداران بی سر بگوییم،از آنهایی که در عمل نشان دادند که مرگ با عزت شیرینتر از زندگی با ذلت است.چه ذلتی بالاتر از ذلتِ زندگی زیر سایه ی طاغوت؛پس زنده باد مرگ!زنده باد مرگی که در راه خدا باشد.زنده باد مرگی که ما را از حکومت ظلم به حکومت نور رساند...این فریاد"هل من ناصرٍ"است که از همه جای دنیا شنیده می شود.

از مؤمنین مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند،صادقانه ایستادند؛بعضی پیمان خود را به آخر بردند(و در راه او شربت شهادت نوشیدند)و بعضی دیگر در انتظارند؛و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

حسین جان کمکمان کن که با تمام توان از پتانسیل ماه تو در هر چه بیشتر شناساندن انقلاب خودمان و کمک به انقلاب های منطقه و موج عدالت خواهی جهان استفاده کنیم.دعایمان کن تا تکلیف تاریخی امان را ادا کنیم؛ما نمی دانیم اما شاید این حرکت جزء آخرین پازلهای  باقی مانده در طرح زمینه سازی ظهور فرزندت باشد.

والعاقبة للمتقین 



  • محمد روزبهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی