حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

می خواهند "عمار" شوند(جشنواره فیلم عمار)

می خواهند "عمار" شوند.

چهارشنبه افتتاحیه ی جشنواره فیلم عمار بود. ساعت 16 قرار بود برنامه شروع شود. حدوداً ساعت 16:15 دقیقه بود که به سینما فلسطین رسیدیم. وارد سینما که شدیم، خودِ آقا وحیدِ جلیلی داشت قرآن افتتاحیه را تلاوت می کرد! یعنی کسی که باعث و بانی جمع کردن فیلم سازان و مستندسازان جوان و انقلابیِ جشنواره بود...صدای خوبی داشت. خدا خیرش بدهد، از آن انقلابی های پابرهنه است! از همان ابتدا چیزی که ما را خیلی اذیت می کرد، صندلی های خالی سینما فلسطین بود. از این همه صندلی شاید 100 تایی از آنها پُر بود. جشنواره ای که بدون شک مخالفان زیادی در داخل و خارج از کشور دارد، نباید اینقدر غریب بماند.

سینما مال ما نبوده یعنی مبدء و به نحوی مخترعش-اگر بتوان اسم اختراع بر آن نهاد- ما نبوده ایم؛ اما چه بخواهیم و چه نخواهیم هنرهای تصویری مثل فیلم، در حال حاضر نقش مؤثر و بارزی در پیشبرد یک تفکر و فرهنگ خاص ایفا می کند. در غرب روال بر این منوال است که اول یک فکر تولید می شود-فکری که هم راستای تفکر تمدن غرب است- و بعد این فکر تئوریزه می شود و به شکلی منطقی درمی آید و بعد توسط تمام ابزارهای موجود از جمله کتاب، روزنامه، سایت، سینما، موسیقی، تلویزیون و...بمباران تبلیغاتی می شود تا به فرهنگ عمومی تبدیل شود.

مثلاً فرض کنید آزادی در مصرف یا همان مصرف گرایی به عنوان یک فکر مطرح می شود، این فکر توسط تئوریسین ها به شکل منطقی درمی آید و بعد توسط ابزارها و پتانسیل های موجود در غرب، به شدت تبلیغ می شود. این چرخه ی باطل با ورود سرمایه دارها تکمیل می شود. در واقع سرمایه دارها، فکر تئوریسین ها را می خرند و بعد فکر تولید شده با ابزارهای موجود-که آنها هم در اختیار سرمایه دارها است- به فرهنگ عمومی تبدیل می شود؛ در انتها نیز سود این فرهنگ عمومی غلط، به جیب کمپانی ها و سرمایه دارها می رود...

با توجه به چیزهایی که گفته شد، فرض کنید که در دنیا کسانی پیدا شده اند که می خواهند از این ابزارهای موجود مثل سینما در چرخه ای غیر از این چرخه ی باطل، یعنی چرخه ای غیر از چرخه ی زور(ابزارهای تحمیل) و زر(سرمایه سرمایه دارها) و تزویر(فکر تئوریسین ها)، فضائل انسانی و عدالت را ترویج دهند... چرخه ای که نه سرمایه ی آنچنانی دارد- در مقایسه با حریف تقریباً صفر است- نه تئوریسین های آنچنانی-خیلی معدود- که در این موضوعات وارد شده باشند و این عَلَم افتاده را بردارند...فقط می ماند یک عده برو بچه های انقلابی که می خواهند پیام ظلم ستیزی و عدالت طلبی و در یک کلام پیام انقلاب خمینی(ره) را به گوش جهانیان، در یک نبرد نابرابر و با دستان خالی ولی قلب های استوار و با توکل برسانند..."أین عمار" رهبر را همیشه با خودشان زمزمه می کنند تا "عَلَم عمار" پایین نیاید.

بروبچه های جشنواره ی فیلم عمار، آقا وحید، حاج نادر طالب زاده! اگر نمی شناختمتان حتماً می آمدم و بِهِتان می گفتم که " قلّت عدد " و " کثرت عدوّ "، گام های عمارگونه ی شما را سست نکند؛ اما می دانم کسانی که از صدای نجیب و فریم های تاریخی روایت فتح سید مرتضی الهام می گیرند، مثل خود آقا مرتضی، نه به " قلّت عدد " می نگرند و نه به " کثرت عدوّ "، بلکه تنها به اکسیر "تکلیف" نظر دارند...

حال آیا کسانی که قرار است چنین خاکریزهای بزرگی را به امر رهبرشان فتح کنند، آیا نیاز به حمایت و تشویق بدنه ی حزب الله ندارند. چرا ما حزب اللهی ها تشویق هایمان از یک حرکت انقلابی-فرهنگی مثل انتقادهایمان در مورد کم کاری های فرهنگی، صریح و عملی نیست؟

علی ای حال، در انتها وظیفه ی خود می دانم که به نوبه ی خودم از همه ی دوستان بخواهم در این روزهای پایانی جشنواره، به سالن فلسطین بیایند و آثار دوستان را ببینند و باعث دلگرمی و تشویق آنها شوند.   

و العاقبة للمتقین

  • محمد روزبهانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی