عدالت شاخص مشروعیت مسئولین(2)
عدالت شاخص مشروعیت مسئولین(2)
امام خامنه ای: مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت خواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرف های زیادی زده می شود، بنده هم از این حرف ها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که اینجا نشسته ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هر چه اختیار دارم و هر چه تصرف کنم، تصرف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور.(82/6/5)
عدالت همیشه یکی از جذاب ترین و پر چالش ترین مباحثی بوده است که بشر از همان بدو سکونتش در کره ی خاکی، به آن پرداخته است. عدالت از جمله موضوعاتی است که گستره ی معنایی بسیار وسیعی دارد و از شخصی ترین کارهای انسان تا اجتماعی ترینِ آن ها را در برمی گیرد. اهمیت پرداختن به بحث عدالت تا جایی است که حضرت باریتعالی هدف از ارسال پیامبران و انزال کتب و شریعت ها را برای تحقق عدالت، معرفی نموده است (آیه 25 سوره حدید). حرکت عظیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در دورانی که مردم غرق در ظلم و عادات جاهلی بودند، حرکتی انقلابی و در راستای تحقق عدالت بوده است. امیرالمومنین علیه السلام نیز در حکومت کوتاه مدتشان، تمام تلاششان را کردند برای اینکه نمونه ای از حکومت اسلامی را به بشر آینده نشان دهند؛ حکومتی که بزرگترین مصلحتش و بیشترین دغدغه اش رعایت عدالت بود. ائمه بعد از حضرت امیر علیه السلام، به خاطر شرایط اجتماعی و ضعف بصیرت و معنویت توده های مردم، نتوانستند حکومت تشکیل دهند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) مهمترین حرکت دینی و عدالت خواهانه در دوران غیبت بوده است. با بیداری توده های مردم، حکومت مستبد و ظالمانه شاهنشاهی جای خود را به حکومتی داد که قوانینش برآمده از شرع مقدس اسلام بود. اما این شروع کار به حساب می آمد. هم اکنون که قریب به سی و اندی سال از عمر انقلاب اسلامی می گذرد، ملت ایران در خیلی از زمینه ها پیشرفت های شگفت آوری کرده است. پیشرفت در زمینه ی عدالت نیز قابل مقایسه با قبل از انقلاب و دوران طاغوت نیست. اما آیا این نقطه را باید حدِّ تحقق عدالت در جامعه دانست؟ قطعاً پاسخ منفی است و ما هنوز از آرمان ها و شاخص های انقلاب در زمینه ی عدالت و تحقق آن در جامعه عقب هستیم. البته این کند بودن حرکتها در زمینه ی تحقق عدالت، عوامل مختلفی داشته است که در این جا نمی خواهیم به آن به صورت مبسوط بپردازیم اما اجمالاً چند موردی را ذکر می کنیم؛
- وقوع جنگ تحمیلی 8 ساله و تمرکز نظام اسلامی برای قطع کردن دست متجاوزان؛
- استفاده از علوم انسانی ترجمه ای، غربی و غیر بومیِ متعارض با مبانی اسلامی؛
- سرکار آمدن دولت سازندگی که صرفاً شعار توسعه را سرلوحه حرکتش قرار داده بود؛
- 8سال دولت اصلاحات که صرفاً به فکر توسعه ی سیاسی بود تا بسط عدالت؛
- کم توجهی سیستم قضایی کشور به مطالبات رهبری و نیاز به یک تحول جدی در آن؛...
علی ای حال در این چند سال اخیر، بحث عدالت و از جمله عدالت اجتماعی، بسیار پر رنگ تر شده است و حرکت های عملی خوبی نیز در همین راستا انجام پذیرفته که مکرراً مورد تأیید و حمایت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نیز قرار گرفته که برای نمونه توزیع هدفمند یارانه ها را می توان نام برد. اما همان طور که گفته شد، عدالت از جمله موضوعاتی است که گستره ی معنایی بسیار وسیعی دارد و در موضوعات مختلف معناهای گوناگون و قابل جمعی را می توان از آن برداشت کرد. مثلاً عدل که به عنوان یکی از صفات حضرت حق تعالی شناخته می شود با عدل فقهی به معنای انجام ندادن کبیره و اصرار نکردن بر صغیره، تفاوت معنایی و موضوعی دارد. یا عدل در مورد کسی که می خواهد در دادگاه شهادت دهد با عدل به معنای به وجود آوردن فضای عادلانه برای فعالیت های اقتصادی تفاوت های واضحی دارد که هریک در موضوعات خاص خود سنجش و بررسی می شوند.
دهه ی چهارم انقلاب اسلامی که به دهه ی پیشرفت و عدالت نامگذاری شده است، در واقع فرصتی برای جهش انقلاب به سوی نظام سازی و تمدن سازی اسلامی است. برای همین منظور هم بود که رهبر فرزانه ی انقلاب، با ابتکار هوشمندانه ی خود، سلسله نشست های "الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت" را با دعوت شماری از نخبگان حوزوی و دانشگاهی، برگزار کردند که ماحصل آن تا کنون 3 نشست پُر بار با حضور ایشان و ارسال مقالات متعددی در همین راستا بوده است.
با توجه به اهمیت بحث عدالت در تدوین الگوی اسلامی–ایرانی پیشرفت و طرح تمدن سازی، در ادامه بر آن شدیم، که به صورت اجمالی به موضوع عدالت از منظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، بپردازیم:
قسمت دوم: عدالت از دیدگاه امام خامنه ای(حفظه الله) :
عدالت از جمله موضوعاتی است که مورد توجه ویژه ی مقام معظم رهبری، از همان ابتدای مسئولیتشان تا کنون بوده است؛ به طوری که کمتر موضوعی می توان یافت که تا به این حد مورد توجه ایشان باشد. از نظر رهبر انقلاب، عدالت یک اصل اساسی و مبنایی است که نقش تعیین کننده ای در ترسیم اهداف نظام اسلامی، تشکیل و تنظیم مبانی آن، تامین رضایت عمومی و ترویج و نشر عقاید اسلامی دارد. ایشان با انتقاد از رویکرد صرف دوره ی سازندگی به مسئله ی توسعه بدون توجه به عدالت، توسعه را مقدمه عدالت و عدالت را هدف معرفی می کنند:
"بعضی این طور تصور می کردند- شاید حالا هم تصور کنند- که ما بایستی دوره ای را صرف رشد و توسعه کنیم و وقتی که به آن نقطه مطلوب رسیدیم ، به تامین عدالت اجتماعی می پردازیم. این فکر، اسلامی نیست." عدالت" هدف است و رشد و توسعه ، مقدمه عدالت است . آن روزی که در کشور عدالت اجتماعی نباشد، اگر بتوانیم باید آن روز را تحمل نکنیم." (8/6/84)
حضرت امام خامنه ای عدالت را نخستین هدف انبیاء و ائمه معرفی می کنند هر چند آن را هدف نهایی نمی دانند:
"بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعه ما اسلامی نخواهد بود.اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی –نه فقط دین اسلام- تحقق پیدا کند ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه می کند.هدف پیامبران ، اقامه قسط است: " لیقوم الناس بالقسط". اصلا پیامبران آمدند تا اقامه قسط کنند.البته ،اقامه قسط یک منزل در راه است و هدف نهایی نیست؛ لیکن آنها که آمدند، کار اولشان این است که اقامه قسط کنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دهند."(9/11/68)
ایشان در همان سال های ابتدایی دهه ی 70 نوع نگاه به پیشرفت کشور بر اساس الگوها و مدل های غربی را رد می کنند و فلسفه ی وجودی انقلاب و نظام اسلامی را برای تأمین عدالت در جامعه بیان می دارند:
"از ابتدای انقلاب همین بوده است و تا همیشه نیز همین خواهد بود. هدف جمهوری اسلامی، تأمین عدالت در جامعه است. مبادا کسانی در گوشه و کنار کشور پیدا شوند و تصور کنند که هدف ما عبارت است از افزایش حجم ثروت مادی! یعنی عده ای از انواع و اقسام راه های تولید ثروت برخوردار شوند؛ دیگران هم هر طور زندگی کردند، کردند! ماهم دلمان به این خوش باشد که سرانه متوسط را از فلان مقدار به دو برابر ، یا تولید کل کشور را از فلان میزان به فلان میزان رسانده ایم. هرگز چنین نیست! البته این شاخصها ، در مواردی می تواند نشان دهنده حرکت به سمت عدالت باشد؛ اما همیشه اینگونه نیست."(17/10/71)
رهبر معظم انقلاب عدل را پایه سوم ایمان می دانند و پایبندی به عدالت را حتی در مواجهه با دشمنان نیز ضروری می شمارند:
"پایه سوم ایمان عدل است... در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضع گیری عدل لازم ایت. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. قرآن فرموده است: " ولا یجرمنکم شنئان قوم الا تعدلوا"؛ دشمنی با کسی موجب نشود که شما درباره او از عدالت کناره بگیرید و عدالت را رعایت نکنید؛ " اعدلوا هو اقرب للتقوی" . بنابراین عدل هم یکی از پایه های ایمان است. اگر عدل بود، ایمان می ماند."(20/8/83)
ایشان با الگو قرار دادن حکومت حضرت امیر المومنین علیه السلام در جمهوری اسلامی –چه در عمل فردی رهبر جامعه و چه رفتار حکومتی و سیاسی اش– حرکت به آن سمت را صراط مستقیم نظام اسلامی می دانند:
"در زندگی جمعی و حکومتی امیرالمؤمنین، نقطه بارزتر از همه چیز عدالت است. همچنان که در عمل فردی امیرالمؤمنین، نقطه بارز تقواست، در عمل حکومتی و سیاسی و شأن خلافت امیرالمونین، بارزترین نقطه، عدالت است. این برای ما که خود را پیرو امیرالمومنین می دانیم، نقطه بسیار با اهمیتی است. ملاحظه عدالت، اجر نهادن به عدالت و عمل کردن به آنچه مقتضای عدالت است وظیفه ماست و باید شاخصه نظام اسلامی به حساب آید. همه چیز تحت الشعاع عدالت قرار می گیرد؛ این منطق امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام است."(23/8/82)
امام خامنه ای در دوره ای که شبهات در مورد مشروعیت نظام اسلامی و جایگاه ولایت فقیه بسیار زیاد شده بود، با معرفی شاخص عدالت، مشروع بودن و نامشروع بودن را تعریف کردند به گونه ای که مشروعیت خود و هر مسئولی در جمهوری اسلامی را وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت خواهی معرفی کردند.
عدالت از جمله مفاهیمی است که دارای ارزش مطلق است. یعنی بدون قید و شرط و در همه ی مکان ها و زمان ها و جایگاه ها دارای ارزش است برخلاف برخی مفاهیم دیگر مانند صلح که امروزه دستاویزی شده است برای بزرگترین دیکتاتورها و جنایتکارهای جهانی برای تسلط بر منابع مردمی و کشورهای ضعیف.
رهبر معظم انقلاب آثار و برکات متعددی را بر اجرای عدالت مترتب می دانند. در اینجا صرفا به اهم این موارد اشاره می شود:
-عامل جذب افراد به اسلام؛
-عامل صلاح، آبادانی، عمران و نجات حقیقی؛
-حل همه ی مشکلات؛
-نمایش اقتدار نظام؛
-موجب پیشگیری از جرم؛
** همچنین نتایج بی عدالتی از نگاه ایشان:
-سود بردن دزدها و چپاولگرها؛
-باعث شکاف طبقاتی؛
-به ضرر منتهی شدن هر تلاش اقتصادی؛
-موجب نشان دادن ناکارآمدی اسلام؛
حضرت امام خامنه ای حفظه الله، بین دو مفهوم "عدل" و "عدالت اجتماعی" تفاوت قائلند و عدل را غیر از عدالت اجتماعی می دانند:
"در قلمرو حیات اجتماعی ، چیزی که به عنوان هدف معین شده است ، عدالت اجتماعی است. لیقوم الناس بالقسط". قسط با عدل فرق می کند. عدل یک معنای عام است. عدل همان معنای والا و برجسته ای است که در زندگی شخصی و عمومی و جسم و جان و سنگ و چوب و همه حوادث دنیا وجود دارد. یعنی یک موازنه صحیح. عدل این است. یعنی رفتار صحیح؛ موازنه صحیح؛ معتدل بودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این، معنای عدل است. لکن قسط، آن طور که انسان می فهمد، همین عدل در مناسبات اجتماعی است. یعنی آن چیزی که ما امروز از آن به عدالت اجتماعی تعبیر می کنیم. این، غیر از آن عدل به معنای کلی است. انبیا اگر چه حرکت کلی شان به سمت آن عدالت به معنای کلی است -بالعدل قامت السموات و الارض؛ آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و میزان بودن سرپا هستند- اما آن چیزی که فعلاً برای بشر مسئله است و او تشنه آن است و با کمتر از آن نمی تواند زندگی کند، قسط است. قسط یعنی اینکه عدل، خرد شود و به شکل عدالت اجتماعی در آید. لیقوم الناس بالقسط، انبیا برای این کار آمدند."(1/11/71)
رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتشان مواردی را برای تحقق عدالت اجتماعی معرفی می کنند:
-قسط؛
- عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام؛
-توزیع عادلانه امکانات؛
(بعضی ها می گویند عدالت یعنی توزیع فقر. نخیر، کسانی که بحث عدالت را می کنند، به هیچ وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانه امکانات موجود است.(8/6/84))
-نبود فاصله طبقاتی
-حذف و ازاله امتیازات غلط و بی دلیل
- قرار دادن هر چیز در جای خود
( عدالت آن معنایی نیست که در ذهن بعضی از ساده اندیشان و آدمهای کم عمق وجود دارد. شاید حالا هم خیال کنند که همه جامعه باید برداشت یکسان داشته باشند. خیر! یکی کار بیشتری می کند، یکی استعداد بیشتری دارد، یکی ارزش بیشتری برای پیشرفت کشور دارد. عدالت یعنی طبق حق عمل کردن، و حق هر چیز و هر کسی را به او دادن. این معنای عدالت است برای جامعه لازم ایت . هدف این است که عدالت حاکم شود. آن وقت اگر جامعه ثروتمند هم بشوذ، این ثروت درست تقسیم خواهد شد. مقصود حرکت اسلامی همین است.(17/10/71))
-حق گرایی
- برابری
- غیریت عدالت و مساوات
( عدالت، غیر از مساوات است؛ اشتباه نشود. گاهی مساوات، ظلم است. عدالت، یهنی هر چیزی را به جای خود گذاشتن و به هر کسی حق او را دادن. آن عدل مطلق و بی اغماض بود. در زمان پیامبر، هیچ کس در جامعه اسلامی از چارچوب عدالت خارج نبود.(18/2/77))
-برابری فرصتها
( عدالت به معنای یکسان بودن همه برخورداریها نیست؛ به معنای یکسان بودن فرصت هاست؛ یکسان بودن حقوق است. همه باید بتوانند از فرصت های حرکت و پیشرفت بهره مند شوند. باید سرپنجه عدالت، گریبان ستمگران و متجاوزان از حدود را بگیرد و مردم به این، اطمینان پیدا کنند.(20/8/85))
و العاقبة للمتقین