حزب الله

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

چه جنگ باشد چه نباشد راه من و تو از کربلا میگذرد...

حزب الله

آری اگر میخواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین علیه السلام است و از مرگ نمی هراسد...حزب الله مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی لرزاند، از جنگ خسته نمی شوند، ترس به دل راه نمی دهند، بر خدا توکل می کنند و عاقبت نیز از آن متقین است...

کشف حجاب، هدف تمام انبیاء و اوصیاء!

کشف حجاب، هدف تمام انبیاء و اوصیاء!

بعضی وقت ها حس می کنم ماها آنقدر غرق در مسائل اجتماعی و سیاسی و رفع مشکلات جامعه -که به یقین یکی از وظایف واجب برای هر دینداری است- می شویم که شاید غایت نهایی این وظایف و مسئولیت هایمان را فراموش کنیم.از آنجایی که در این چند وقته ، دایم از فواید حجاب و بحث شرعی و فقهی آن صحبت شده است و تمام مسئولین و صاحب نظران بر گسترش حجاب تاکید دارند و حجاب را واجب شرعی برای هر مسلمانی می دانند؛  ما در اینجا قصد داریم در مورد فوائد کشف حجاب! بحث کوتاهی داشته باشیم و ثابت خواهیم کرد که همه ی انبیاء و اوصیاء برای خرق و پاره کردن حجاب ها مبعوث شده اند!

در اصطلاح عرفا "حجاب" مانعی است میان عاشق و معشوق و یا «موانعی که دیده بنده بدان از جمال حضرت جلّت، محجوب و ممنوع است».۱پسهر چیزی که مانع و فاصله باشد برای مشاهده ذات اقدس باری تعالی، در عرفان به عنوان "حجاب" شناخته می شود.

در یک تقسیم بندی کلی، علوم را به دو دسته ی علوم باواسطه و علوم بدون واسطه تقسیم می کنند؛ علوم با واسطه، علومی هستند که شناخت معلوم در آنها با واسطه ی مفاهیم ذهنی و تصورات و تصدیقات صورت می پذیرد. اما در علوم بدون واسطه، شناخت معلوم بدون وساطت مفاهیم صورت می پذیرد.شهودی که اولیای الهی و علمای ربانی نسبت به جهان و موجودات پیدا می کنند از نوع علوم بدون واسطه است که بدون وساطت مفاهیم ذهنی، معلوم را مشاهده می کنند.

نزد عرفا، مهمترین فضیلت اخلاقی، شهود ذات اقدس پروردگار است و تحصیل سایر فضائل مقدمه ی این هدف والاست. احکام شرعی، تشکیل حکومت الهی، سیاست، شهادت، مبارزه با نفس، جهاد اصغر و... همه و همه مقدمه برای شهود ذات باری تعالی است. برای مثال،قرآن، هدف نهایی از تشکیل حکومت را نورانی شدن انسان ها و خرق حجاب های میان او و ذات اقدس اله، می داند:

"هدف غایی حکومت، تعالی یافتن و نورانی شدن انسان است. این هدف که از هدف والای رسالت و نزول قرآن گرفته شده است، غرض اصلی حکومت دینی اسلام را رقم می زند؛(الر کتاب أنزلناه إلیک لتخرج الناس من الظلمات إلی النور بإذن ربهم إلی صراط العزیز الحمید)؛ قرآن کتابی است که ما آن را به سوی تو فرو فرستادیم تا مردم را از تیرگی و تاریکی، برهانی و آنان را به نور برسانی."۲

یکی از تقسیماتی که برای حجاب ذکر کرده اند، تقسیم آن به حجاب ظلمانی و حجاب نورانی است.۳در حدیث معروفی آمده است: "«إنَّ لله سبعین ألف حجاب من نورٍ و ظلمةٍ». خدای متعال هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت دارد."۴

 حجاب های ظلمانی همان گناهان و رذائل اخلاقی می باشند که انسان را از رسیدن به کمال حقیقی باز می دارند و راه مبارزه و خرق این حجاب ها با "جهاد اکبر" امکان پذیر است.بعد از این مرحله سالک با حجاب های نورانی مواجه می شود که باید برای مشاهده ذات اقدس اله، آنها را نیز پشت سر گذارد.پس خرق حُجُب ظلمانی مقدم بر خرق حُجُب نورانی است و گویا به همین خاطر است که علمای اخلاق مانند حضرت آیت الله مصباح، اثر ترک گناه را در تعالی انسان بیشتر از انجام واجبات می دانند.

 حضرت امام(ره) در  مورد حُجُب ظلمانی و نورانی می فرمودند:«...غیر حق تعالی نور نیست.همه ظلمت اند و اگر چنانچه ما از این حجاب های ظلمانی بیرون برویم و همین طور اگر موفق بشویم و از حجاب های نورانی هم بیرون برویم و همه حجاب ها را خرق کنیم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمائش مشاهده می کنیم».

«الهی هب لی کمال الانقطاع إلیک، وأنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک، حتّی تخرق أبصار القلوب حجب النّور، فتصل إلی معدن العظمة، و تصیر أرواحنا معلّقة بعزّ قدسک».۵

در انتها از خدا می خواهیم که، به گونه ای به ما توفیق انجام مسئولیت ها و وظایفمان را بدهد که از هدف نهایی امان، که همانا حرکت به سمت لقای پروردگار است، غافل نشویم.

میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست           تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

والعاقبة للمتقین

۱-رازی

۲-آیت الله جوادی آملی-نسبت دین و دنیا

۳-ابن عربی

۴-بحار-ج۵۵

۵-مناجات شعبانیه

مسامحه مسئولین و هجوم برای اندلسی کردن ایران + عکس

مسامحه مسئولین و هجوم برای اندلسی کردن ایران + عکس

اندلس(اسپانیای کنونی) نام سرزمینی است که قرن ها پیش، بعد از تابیدن نور اسلام بر دلهای مردمانش، به یکی از قطب های تمدن اسلامی بلکه بشری تبدیل شد و دستاوردهای شگرفی را به جهان علم و دانش عرضه نمود. و این در حالی بود که اروپا در دوره جهالت و تاریکی قرون وسطایی دست و پا می زد. اما چه اتفاقی افتاد که این تمدن بزرگ بشری در جهان اسلام، سقوط کرد و نابود شد. مورخین یکی از اصلی ترین عامل های سقوط اندلس را بی تقوایی و اشاعه ی بی بند و باری و فساد مخصوصاً در بین جوانان اندلسی، ذکر کرده اند. مسیحیان در داخل این تمدن به ایجاد تفریح گاهها پرداختند و با به گردش درآوردن دختران زیبا روی مسیحی در تفریح گاهها، جوانان مسلمان را به آنجا می کشاندند و با ترویج خرید و فروش مشروبات الکلی، مسلمانان را از اعتقادات دینی خود دور کردند. اینگونه بود که توان مقاومت از آنها گرفته شد و اندلس سقوط کرد.

شکی نیست که نظام جمهوری اسلامی ایران در حال تبدیل شدن به یک قدرت فرامنطقه ای است و بزرگترین پیام آن، بازگشت به تعالیم انبیاء به عنوان تنها راه به سعادت رسیدن دنیوی و اخروی بشریت است.بی تردید نتیجه عملی پاسخ به این پیام، به وجود آمدن یک جنبش فرهنگی است که این جنبش به نوبه خود باعث متزلزل شدن پایه های فرهنگ مادیِ غربی می شود؛ فرهنگی که از طرف ابرقدرت ها و استکبار جهانی هدایت و حمایت می شود. این نکته را دشمنان نظام اسلامی به خوبی فهمیدند و این سبب شد از همان اوایل انقلاب دست بکار شوند. ابتدا با به راه انداختن جنگ تحمیلی سعی کردند این منبع الهام بخش را در نطفه خاموش کنند.اما بعد متوجه شدند که یک نظام الهی با توپ و تانک و اسلحه سرنگون نمی شود و بایستی برای نابودی اسلام و نظام اسلامی چاره ای دیگر بیاندیشند. اینجا بود که پروژه جنگ نرم و استحاله فرهنگی به صورت جدی کلید خورد.

دشمن برای تهاجم فرهنگی مثل تهاجم نظامی، نیاز به یکسری تسلیحات و مهمات البته از نوع فرهنگی دارد.هدف اصلی استفاده از این تسلیحات و مهمات، سُست کردن و از بین بردن اعتقادات افراد جامعه است. یکی از راههای سُست کردن و از بین بردن ایمان و اعتقادات افراد جامعه، ترویج فساد و بی بند و باری و بی غیرتی است.

حضرت آقا در یکی از صحبت هایشان به تلاش دشمن برای اندلسی کردن نظام اسلامی، صریحاً اشاره می کنند. با اینکه از اولین هشدارها و رهنمودهای حضرت آقا چندین سال می گذرد، اما متأسفانه همچنان شاهد مسامحه شدید مسئولینِ مربوطه در رابطه ی برخورد با این حرکتهای خزنده هستیم. امروز اگر دشمن حتی قادر نیست خیال ایجاد یک پایگاه نظامی در کشور را در ذهنش بپروراند، اما براحتی توانسته از غفلت ما استفاده کند و در بازارهای ما، خیابانهای ما، سینماهای ما، دانشگاههای ما و... پایگاههای تهاجم فرهنگی بزند. از مصادیق بارز و علنی این حرکت ها که در جامعه دیده می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-دیگر کمتر خیابان هایی پیدا می شود که در آنها، افرادی به فروختن فیلم های غیر مجاز همراه با عکس های مستهجن روی آنها و البته به صورت علنی!! نپردازند(قابل توجه مسئولین).

2-نمونه ی دیگر این حرکت، بعضی از مغازه ها و دستفروشان پوشاک و لباس می باشند که متأسفانه هیچ نظارتی بر آنها صورت نمی گیرد. لباس هایی با تصاویر مستهجن، محصولاتی در بسته بندی هایی با تصاویر غیر اخلاقی، مانکن های زننده ی بعضی فروشگاهها و ...

3-از مواردی که می توان به آن اشاره کرد نمایش فیلم هایی  با صحنه های مغایر با فرهنگ اسلامی در مغازه های فروش لوازم صوتی-تصویری مخصوصاً برای تبلیغ تلویزیون های جدید است.(برای مثال، این مورد در خیابان جمهوری تهران که یکی از مراکز فروش لوازم صوتی-تصویری است به وفور دیده می شود)  

4-مورد دیگر مربوط به مغازه های پخش محصولات فرهنگیِ سمعی و بصری است، در تعداد زیادی از آنها که خود بنده شخصاً برخورد داشتم، متأسفانه شاهد فروش موسیقی های غیر مجاز و زننده و و پخش این نوع موسیقی ها با صدای بلند در مغازه ها بوده ام.

سوال اینجاست که آیا موارد گفته شده مصداق علنی ترویج فساد و عاملی برای به خطر انداختن سلامت خانواده و جامعه نیست؟ آیا ما قانونِ محکمی در رابطه با برخورد با این ناهنجاری ها نداریم؟! آیا مجازات متخلفان دارای بازدارندگی لازم نیست؟

در مورد مسئولینِ مربوطه که موظفند با این ناهنجاری های اجتماعی برخورد کنند دو احتمال وجود دارد:

احتمال اول و ضعیف تر این است که فرض کنیم مسئولینِ مربوطه خبری از این مسائل در سطح جامعه ندارند و نمی دانند دور و بَرِشان چه اتفاقاتی دارد رخ می دهد.

 احتمال دوم هم این است که با اینکه مسئولینِ مربوطه از این مسائل باخبرند، در برخورد با این ناهنجاری ها که کیان خانواده ها را تهدید می کند، مسامحه به خرج می دهند.

در مورد احتمال اول باید گفت با توجه به کثرت و علنی بودن این تهاجم مستهجن، بی خبر بودن مسئولینِ مربوطه پذیرفتنی نیست و اینگونه مسئولین صلاحیت ادامه ی مسئولیتشان را در نظامی که حاصل خون چندین هزار شهید است را ندارند.

و اما درمورد احتمال دوم یا مسئولین مربوطه را باید توجیه کرد که اکثر اینگونه حرکت ها برای ترویج بی بند و باری،به صورت سازماندهی شده است و ایمان و غیرت مردم را هدف قرار داده است و یا اگر این مسئولین قابل توجیه نیستند، مانند گروه اول صلاحیت ایشان برای ادامه ی مسئولیتشان زیر سوال می رود.

موارد زیر عکس هایی است که ۲-۳ روز پیش گرفتم و نشان دهنده بخش کوچکی از مشکلاتی است که در بالا به آنها اشاره کردم. توجه داشته باشید وضعیت مواردی که دیده میشود از این عکس ها به مراتب بدتر است.  

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

اندلسی کردن ایران

 

 

علامه آیت الله فضل الله

گزارش تصویری گوشه هایی از زندگی علامه سید محمد حسین فضل الله
لبنان، امت اسلامی و جهان، علامه مجاهد آیت الله محد حسین فضل الله را از دست داد. مجاهدی که جهان اسلام مملو از علم، دانش، جهاد، تالیفات و مواضع و تربیت ایشان بود.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
   
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
  
 
 
 
 

جهت مطالعه زندگینامه این عالم بزرگاینجاکلیک کنید.

مهجوریت سید علی ، مهجوریت اسلام ناب


مهجوریت سید علی، مهجوریت اسلام ناب 

یکی از ویژگی های اکثر مراجع عظام در طول تاریخ این بوده است که ایشان آنقدر که در استخراج و استدلال حکم شرعی قوی کار کرده اند ، در تطبیق احکام با واقعیت خارجی که به آن "موضوع" می گویند آنچنان که باید و شاید همانند استدلال و استخراج حکم شرعی، عمل نکرده اند.به نظر می رسد که قسمتی از محافظه کاری مراجع تقلید در طول تاریخ اسلام؛ به دلیل به نتیجه نرسیدن این بزرگواران در مصداق و موضوع مخصوصاً در مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است.و شاید این خود دلیلی برای مهجوریت اسلام ناب بوده است.اسلامی که در همه ی مسائل اجتماعی وارد می شود و حرف برای گفتن دارد.

میرزای شیرازی از معدود مراجعی بود که توانست با بصیرت، موضوع را در مسأله استعمار آن روز درست تشخیص دهد و فتوای تاریخی تحریم تنباکو را علیه زیاده طلبی های استعمار صادر کرد.

در بین مراجع تشیع در طول تاریخ اسلام، امام خمینی (ره)، مثل خورشیدی بی مانند می درخشد. چرا؟ آیا به این دلیل است که امام خمینی(ره)، نماز شب ها و تهجدهای طولانی داشته است؟ آیا به این دلیل است که ایشان از لحاظ فقهی طراز اول بوده اند؟ آیا به این دلیل است که ایشان فیلسوف بزرگی بوده است؟

در جواب باید گفت که همه اینها هست ولی اینها همه موارد نیست.

ویژگی درخشان حضرت روح الله که او را از بقیه مراجع تقلید و علما متمایز می کند، بصیرت فوق العاده ایشان در تشخیص موضوع (مخصوصاً در مسائل اجتماعی و سیاسی ) بود.

روزنامه همشهری در گزارش روز خود روز دوشنبه، با تیتر "ادامه واکنش مراجع و علما به هتک حرمت در حرم امام (ره)" ، نظرات بعضی از مراجع و علما ،نسبت به حوادث 14 خرداد امسال را درج کرده بود.

در اینجا ما نمی خواهیم درستی یا نادرستی ممانعت از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسن مصطفوی توسط مردم را نفی یا اثبات کنیم اما در مورد بعضی از واکنش های صورت گرفته توسط مراجع تقلید لازم می دانیم توضیحاتی بدهیم:

خیلی عجیب است بعضی از مراجع تقلیدی که ممانعت از سخنرانی نوه ی امام را محکوم کردند کسانی هستند که در حوادث روز عاشورا و توهین به امام حسین علیه السلام و توهین به اصل ولایت فقیه که در واقع نیابت امام عصر(عج) است، سکوت مطلق اختیار کردند و موضع گیری نکردند!!!

سوال اینجاست آیا هتک حرمت نوه ی امام که رابطه نسبی با امام راحل دارد خیلی سنگین تر و فاجعه آمیزتر از بی حرمتی روز عاشورا و توهین به امام حسین علیه السلام و اصل ولایت فقیه است؟!

در مورد تقوای مراجع عظام تقلید که جامعه مدرسین آنها را معرفی کرده است، شکی نیست ولی در مورد اینگونه اظهار نظرهای این بزرگواران، سه احتمال وجود دارد:

1)این بزرگواران در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی روز جامعه و تشخیص موضوع در این مسائل به اندازه استنباط و استخراج حکم شرعی از منابع، قوی نیستند .

2)مجرای وصول اطلاعات حوادث رخ داده به این بزرگواران،  دارای مشکل است .صریح تر: یعنی اینکه افراد بیت و دور و بری های این بزرگواران وقایع رخ داده در جامعه را به صورت گزینشی و یا بعضاً با تحریف به اطلاع ایشان می رسانند (عامل های نفوذی در بیت مراجع تقلید)

3)احتمال سوم اینکه خبرهایی که به حتی افراد بیت و نزدیکان بعضی از مراجع تقلید می رسد،اخبار تحریف شده یا جهت دار و یا حتی نادرستی باشد .البته این احتمال بسیار ضعیف است.

در انتها باید گفت به فرموده امام خمینی(ره) و حتی خود مراجع بزرگوار تقلید، وظیفه شرعی و دینی ما این است که پشتیبان و مطیع ولی فقیه باشیم که حرف ولی فقیه فصل الخطاب تمام اختلاف نظرها در مسائل می باشد.

 

دیکتاتورها

دیکتاتورهایی که رای ۴۰ میلیونی ملت غیور ایران اسلامی را برنتافتند

و لعنت الله علی القوم الظالمین

حجاب

سلام: این مطلب (مخصوصا پرسشهای ۲و۳) را قابل توجه کسانی قرار داده ام که در مناسبت های مختلف یک سری سنت های مشرکانه و غیر عاقلانه را به نام ملی گرایی ترویج می کنند ولی در مواردی مثل حجاب در ایران باستان ترجیح می دهند سکوت کنند!! گویی در این موارد بازگشت به سنت های نیاکانمان که اسلام مهر تایید بر آنها زده است واپس گرایی محسوب می شود!

پرسش۱ : در دین یهودیت و مسیحیت حجاب بانوان چگونه بوده است؟

پاسخ :در تورات آمده است:

بوعز گفت:چادری که برتو است بیاور و بگیر۱.

همچنین در سفر پیدایش در مورد عروس یهودا می خوانیم:

برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید۲.

هم چنین در تاریخ نقل شده است که پوشش زنان مسیحی تا قرن سیزدهم لباس بلند بود که تقریبا به زمین می رسید و به آن خمار می گفتند و در هنگام عبادت هم این لباس را برتن داشتند.

بنا به گفته ویل دورانت ،زنان در آیین مسیحیت حتی در برگزاری مراسم سرور و شادی و تفریح از لباسهای پوشیده و چادر و روبند استفاده می کردند و زنان اشراف نیز از این قانون مستثنی نبوده اند.

پرسش۲ :در آیین زرتشت پوشش بانوان چگونه بوده است؟

پاسخ:در دوره ی زرتشت زنان از لباس های بلند و روسری (چارقد) و چادر و زنان اشراف علاوه بر اینها ،در خارج از منزل از روبند (برقع) یا محمل های پرده دار استفاده می کردند۳.

در برخی متون پهلوی از چادر ،ذکری به میان آمده است .به عنوان مثال در متن زرتشتی متعلق به قرن 4ق/10م به نام روایت حمیدی اشاوهیشتان از جادر همراه با سربند و واشمگ (wash mag)به عنوان سربندی زنانه که زنان زرتشتی به سر می کردند ،یاد شده است.

افزون بر این،متون کلاسیک فارسی نیز شواهد زیادی دارد که طی آن زنان دوره های مختلف و نیز طبقات گوناگون اجتماعی ،پوشیده با چادر یا سایر انواع پوشش معرفی می شوند .برای مثال زمانی که مکالمه شیرین با پادشاه جدید و ناپسری اش شیرویه به پایان می رسد شیرین چادر خود را بر می دارد تا ثابت کند این زیبایی چهره اش  بود که شاه فقید خسرو پرویز را مسحور خود ساخته است ـ چهره ای که تا آن لحظه توسط دیگران رویت نشده بود ـ ونه چیز دیگری۴.

پرسش۳: حجاب و پوشش بانوان در ایران قدیم چگونه بوده است؟

پاسخ:پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها، دارای حجاب کاملی شامل:پیراهن بلند چین دار، شلوار تا مچ پا و چادر بر روی لباس ها بودند.برابر متون تاریخی در آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بود. در سال 1906 میلادی پروفسور "رودنکو" باستان شناس روس در مغولستان جنوبی، قطعه فرشی بدست آورد که قدیمی ترین گونه قالی در جهان به شمار می رود. آنچه در فرش مذکور جلب توجه می کند نقوش دو رویه آن است. بر یک طرف تصویر چند بانو(احتمالا شاهزادگان هخامنشی)به حالت ایستاده نقش شده در حالی که سراندازهایی بر سر دارند، در طرف دیگر تصویر چند بانوی اسب سوار دیده می شود که چادرهایی شبیه چادر زنان کنونی عشایر جنوب بر سر دارند. پیدایش این فرش منقوش نشان دهنده آن است که در دوره هخامنشی چادر یک پوشش ایرانی بوده است و بانوان ایرانی از هر قشر و طبقه ای از آن به عنوان پوشاک ملی استفاده می کردند. کشف و پیدایش تعدادی پیکره و مجسمه در همین دوره که از سنگ و فلز ساخته شده افزون بر ثبات، وجود حجاب کامل پیش از اسلام در ایران باستان، روشن می کنند که بانوان ایرانی بر خلاف یونانیان ملبس به چادر بوده و از برهنگی خودداری می کرده اند۵.

همچنین نقوشی که از بانوان ساسانی، در بشقاب های ساخته شده از نقره، باقی مانده است، نشان می دهد که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده دارند۶. آرتو کریستن سن و دیگر خاورشناسان نیز وجود و حضور چادر را در دوره ساسانی تایید کرده اند. نکته قابل توجه این است که چادر در این دوران نیز ویژه طبقه یا گروه خاصی از بانوان نبوده، بلکه عموم بانوان از آن استفاده می کردند.وجود انواع حجاب ها و پوشش ها در دوره های مختلف تاریخی فوق در بین اقوام مختلف و در ادیان متفاوت همه دلایل و شواهد تاریخی روشنی بر فطری بودن اصل حجاب و پوشش نیز هستند.

 ۱-کتاب روت-باب ۳

۲-سفر پیدایش-باب ۳۸

۳-تاریخچه حجاب در ادیان الهی

۴-چادر در منبع ادبی کهن

۵-مجله پاسدار اسلام

۶-کتاب حجاب

مقام معظم رهبری و حجاب

مقام معظم رهبری و حجاب

باید توجه کنید که بحث ما در زمینه پوشش زن، متاثر از هجوم تبلیغاتی غربی نباشد ، زیرا اگر بحث ها متاثر از تبلیغات غربی شد خراب می شود . مثلا اگر ما فکر کنیم حالا که همه می گویند حجاب داشته باشید اگر چادر نباشد اشکالی ندارد این فکر غلط است. البته من نمی گویم که حجاب در چادر منحصر است ، بلکه می گویم چادر ، هم بهترین نوع حجاب و هم نشانه ی ملی ما است و هیچ منافاتی هم با تحرک زن ندارد اگر واقعا کار اجتماعی و سیاسی و فکری به معنای تحرک باشد. لباس رسمی زن می تواند چادر باشد که بهترین نوع حجاب است،البته می توان محجبه بود و چادر هم نداشت منتها همین جا باید مرز آنرا تعیین کرد.بعضی ها به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامن آنها را نگیرد از چادر فرار می کنند و به حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی آورند ، چون آنها را هم غرب مورد هجوم قرار می دهد. تصور نکنید اگر ما فرضا چادر را کنار گذاشتیم آنها دست از سر ما بر می دارند ! خیر، آنها به این چیز ها قانع نیستند ، بلکه می خواهند در اینجا فرهنگ منحوس خودشان را مثل زمان شاه که زن اصلا حجاب نداشت ،پیاده کنند.۱

غربی ها با چه چیز زن مسلمان بیشتر دشمنند؟با حجاب او، آنها با حجاب دشمنند. با این چادر شما، با حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمنند.۲

خیلی از خانم ها متدین و مسلمان اند و به انقلاب عقیده دارند ، ولی مسئله ی حجاب برای آنها روشن نیست. حرفی ندارند حجاب را رعایت می کنند ، اما واقعا حجاب در ذهن آنها سئوال و مسئله است، باید به اینها پاسخ داده شود. ما ابهامی نداریم ، برای ما و برای خیلی های دیگر قضیه روشن است.ولی خوب باید این واضح و پیرامون آن روشنگری شود؛برای همه روشن شود و این کاری است لازم، این هم کاری فرهنگی است که بنده زیاد روی آن اصرار داشته و دارم.۳

۱.روزنامه ی جمهوری اسلامی ۲۴ آذر ۷۱

۲.حکایت کشف حجاب ج ۱

۳.مجموعه مقالات کنگره اسلام و زن

ٍسالگرد حضرت آیت الله بهجت(ره)

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند           آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند

برای شادی روح این عارف ربانی صلوات

شهادت حضرت فاطمه

شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.

اینکه گاهی علی بن ابی طالب (علیه السلام)به سخنان حضرت فاطمه استشهاد می کند، این استدلال به قول حجت الله است، اما سر اینکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها)حجت برمعصوم هم هست ،این است که ائمه (علیهم السلام)عالم غیب اند ،اما منابع علمی اینها گاهی از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)شنیده اند ،گاهی از باطن قرآن کمک می گیرند و گاهی از مصحف فاطمه(سلام الله علیها) است.مصحف فاطمه همان که توسط جبرئیل به وجود حضرت فاطمه تلقی می شد و امیرالمؤمنین آنرا املاء می کردند...

جابرگوید :به امام باقر علیه السلام عرض کردم: برایم حدیثی از فضایل جده ات فاطمه زهرا علیها السلام نقل کن...فرمود:در روز قیامت...هنگامی که فاطمه به در بهشت می رسد التفات می کند و به اطراف می نگرد.خداوند می فرماید:ای دختر دوست من ،سبب التفاتت چیست؟فاطمه عرض می کند :ای پروردگار من !دوست دارم در مثل این روز قدر و منزلتم شناخته شود.حق تعالی می فرماید: ای دختر حبیب من ،برگرد و بنگر ،هر کس در دلش دوستی تو یا یکی از فرزندان تو باشد دست او رابگیر و به بهشت واردکن..

حضرت آیت الله جوادی آملی

تاریخی‏ترین سند مبارزاتی امام خمینی در سال 1323

تاریخی‏ترین سند مبارزاتی امام خمینی در سال 1323

 

امام خمینی(ره) در 15 اردیبهشت 1323 ش برابر با 11 جمادی‏الاول 1363 در سن چهل و دو سالگی، اولین بیانیه سیاسی خود را صادر کردند.

در حالی که تبلیغات مسموم علیه اسلام و روحانیت و حوزه‏های علمیه، سعی داشت در سطح وسیعی مردم را از اصول راستین اسلام دور نماید، حضرت امام خمینی(ره) در 15 اردیبهشت 1323 ش برابر با 11 جمادی‏الاول 1363 در سن چهل و دو سالگی، اولین بیانیه ی سیاسی خود را صادر کردند(1):«بسم اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم‏؛ قال اللَّه تعالى: «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى‏ وَ فُرادى‏.»(2)

خداى تعالى در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‏هایى است که خداى عالم از میانه ی تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام براى خداست که ابراهیم خلیل الرّحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه‏هاى گوناگون عالم طبیعت رهانده؛‏ «خلیل‏آسا درِ علم الیقین زن ـ نداى «لا احبّ الآفلین(3) زن»‏ قیام للَّه است که موسى کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آن ها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق(4) و صَحْو(5) کشاند. قیام براى خداست که خاتم النبیین ـ صلى اللَّه علیه و آله ـ را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت ها را از خانه ی خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنى(6) رساند.»

در این بیانیه، حضرت امام ضمن بررسی و تحلیل اوضاع گذشته، حال و آینده ی مردم، قیام برای خدا را تنها راه اصلاح جهان عنوان کرده که آن، فلسفه ی بعثت همه ی انبیای الهی بوده است. ایشان در ادامه، دلایل بدبختی مسلمانان و ملت ایران را تشریح می‏کنند:«خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه ی جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام براى منافع شخصى است که روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه کرده. قیام براى نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طورى از هم متفرق و جدا کرده که طعمه ی مشتى شهوت‏پرست پشت میزنشین شدند. قیام براى شخص است که یک نفر مازندرانى بی سواد(7) را بر یک گروه چندین میلیونى چیره مى‏کند که حَرْث و نسل آن ها را دستخوش شهوات خود کند. قیام براى نفع شخصى است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام براى نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتى کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام براى خود است که موقوفات مدارس و محافل دینى را به رایگان تسلیم مشتى هرزه گرد بی شرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمى‏آید. قیام براى نفس است که چادر عفت را از سر زن هاى عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جارى است و کسى بر علیه آن سخنى نمى‏گوید. قیام براى نفع هاى شخصى است که روزنامه‏ها که کالاى پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشه‏ها را که از مغز خشک رضاخان بی شرف تراوش کرده، تعقیب مى‏کنند و در میان توده پخش مى‏کنند. قیام براى خود است که مجال به بعضى از این وکلاى قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هر چه مى‏خواهد بگوید و کسى نفس نکشد.» 

 و در قسمت دیگری، مسؤولیت سنگین علما و روحانیان را برشمرده و عواقب زیان‏بار غفلت سیاسی آن ها را متذکر می‏شوند. در ادامه، ایشان در این بیانیه، صریحاً علمای اسلام و جامعه ی اسلامی را به قیام عمومی فراخواندند و نسبت به سکوت در برابر توطئه‏های ضد اسلام هشدار دادند: «هان اى روحانیین اسلامى! اى علماى ربانى! اى دانشمندان دیندار! اى گویندگان آیین دوست! اى دینداران خداخواه! اى خداخواهان حق‏پرست! اى حق‏پرستان شرافتمند! اى شرافتمندان وطن خواه! اى وطن خواهان با ناموس! موعظت خداى جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحى را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع هاى شخصى کرده تا به همه ی سعادت هاى دو جهان نایل شوید و با زندگانى شرافتمندانه ی دو عالم دست در آغوش شوید. «إنّ للَّه فى ایّام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها»(8)؛امروز روزى است که نسیم روحانى الهى وزیدن گرفته و براى قیام اصلاحى بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام براى خدا نکنید و مراسم دینى را عودت ندهید، فرداست که مشتى هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله ی خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خداى عالم چه عذرى دارید؟همه دیدید کتاب هاى یک نفر تبریزى بى‏سر و پا(9) را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحى له الفداء ـ آن همه جسارت ها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذرى در محکمه ی خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگى است که شماها را فرا گرفته؟ اى آقاى محترم که این صفحات را جمع‏آورى نمودید و به نظر علماى بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابى هم فراهم آورید که جمع تفرقه ی آنان را کند و همه ی آنان را در مقاصد اسلامى همراه کرده از همه امضا مى‏گرفتید که اگر در یک گوشه ی مملکت به دین جسارتى مى‏شد، همه یکدل و جهت از تمام کشور قیام مى‏کردند. خوب است دیندارى را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آن ها در یک دیه(10) زندگى کند، از مراکز حساس آن ها با او رابطه دارند و اگر جزئى تعدى به او شود براى او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره‏سران بى‏دین از جاى برخاستند و در هر گوشه زمزمه ی بى‏دینى را آغاز کردند و به همین زودى بر شما تفرقه زده‏ها چنان چیره شوند که از زمان رضا خان روزگارتان سخت تر شود. «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً الَى اللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»(11)

مقصود امام از انتشار این بیانیه، به صدا در آوردن زنگ خطر و بیدار باشی برای طلاب جوان بود. این اقدام، شخصیت و موضع سیاسی ایشان را بیش از پیش آشکار کرد و به تدریج زمینه ی حضور عده‏ای از یاران همفکر را در جمع شاگردان ایشان فراهم آورد. این اشخاص کسانی بودند که هسته ی اصلی اقدامات انقلابی سال‏های بعد را تحت رهبری معظمٌ‏له، تشکیل دادند.

نکته ی جالب توجه در این پیام، شجاعت مثال زدنی حضرت امام است که در آن دوران خفقان رضاخانی با چنان جسارت و بیان محکمی، اینچنین سخنانی را بر زبانی می رانند و شاه قلدر و مستبد را به آن زبان تند و آتشین خطاب می کنند و مورد حمله ی برق آسای خود قرار می دهند. گویی باید کسی می آمد و با شوکی محکم و استوار روحانیون و مردم را به قیام علیه اینهه خواری و ذلت وا می داشت و ایشان را از خواب غفلت بیدار می کرد تا آنگونه به سوی انقلاب اسلامی حرکت می کردند.

11 شهر جمادى الاولى 1363ـ سید روح اللَّه خمینى

===============================

پی نوشت ها:

1ـ‏ صحیفه امام؛ ج‏1؛ ص 21  

2ـ سوره ی سبأ؛ آیه ی 46؛ ای رسول، بگو به امت، که من به یک سخن شما را پند می دهم، وآن سخن اینست که شما خالص برای خدا، دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها، قیام کنید.

3ـ اشاره به بخشی از آیه ی 76 سوره ی انعام:

4ـ بیهوشی و در اصطلاح عرفانی به معنی فنای عبد سالک

5ـ هوشیاری و در اینجا بقای بالله پس از فنای فی الله. و بازگشت به عالم ناسوت برای امتثال امر رب جلیل.

6ـ سوره ی نجم؛ آیه ی 9

7ـ رضاخان پهلوی

8ـ بحار الانوار؛ ج68؛ص221ـ کنزالعمال؛ ج7؛ ص769

9ـ احمد کسروی، نویسنده و مؤلف کتاب های ضد مذهبی

10ـ تلفظ قدیم ده

11ـ اشاره به بخشی از آیه ی 100 سوره ی نساء؛ و هرگاه کسی از خانه ی خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید، و در سفر مرگ او فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسی بر خداست.

منبع:/snn.ir